تحلیل یک اقتصاددان از وضعیت درآمدهای نفتی در بودجه سال جاری:
بار نفت روی دوش مردم!
پیش بینی میزان صادرات نفت در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ از همان ابتدا گرد و خاک زیادی به پا کرد و بسیاری از تحلیلگران فروش داخلی و بینالمللی ۲.۳ میلیون بشکه نفت را با توجه به شرایط سیاسی کشور دور از تحقق میدانستند. اما به هر صورت فروش این میزان نفت در بودجه سال جاری تصویب شد و درحالی که بیش از پنج ماه ازآغاز سال جاری گذشته است، یک اقتصاددان همچنان بر این باور است که تحقق فروش ۲.۳ میلیون بشکه نفت غیرممکن است و بار عدم فروش نفت روی دوش مردم سنگینی خواهد کرد.
به گزارش مثلث انرژي، در ادامه گفتوگوی هفتهنامه نفت جنوب با محمود جامساز، تحلیلگر مسائل اقتصادی آمده است:
از همان ابتدا که لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ تقدیم مجلس شد، بسیاری از تحلیلگران این لایحه را غیرقابل اجرا میدانستند و بر این باور بودند که بسیار خوشبینانه است.
بله؛ متاسفانه امسال روند توهمآمیز درآمدهای بودجه غیرقابل تصور است. بودجه چهارچوبی برای تنظیم سیاستهای دولت و اهم وظایف دولتها رسیدن به رشد اقتصادی، تامین خدمات عمومی، رفاه مردم و تحقق عدالت اجتماعی و ... است. بنابراین مهندسی بودجه باید بر اساس منطق بودجه عملیاتی و تخصیص صحیح و درست منابع بین نیازهای واقعی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی، زیست محیطی و دیگر نیازهای جامعه صورت گیرد. اما بودجههای سالیانه طی بیش از چهار دهه گذشته کشور همواره از کسری پنهان برخوردار بوده و بار تورم را به اقتصاد کشور تحمیل کرده است. درحالی که همواره کسری بودجه در طی چهار دهه گذشت دغدغه کارشناسان بوده اما این شیوه بودجهریزی از منظر سیاستگذاران به امر عادی بدل شده است.
نظر شما درمورد درامدهایی که در بودجه سال جاری پیشبینی شده است، چیست؟
درآمدها همواره خوشبینانه تنظیم شده، لذا در عمل دستیابی به بخش مهمی از آنها ممکن نشده است. گویی دولتها با چاپ اسکناس و برداشت از صندوق ذخیره ارزی دغدغهای احساس نمیکنند. زیرا بار تورم هولناک ناشی از تامین بودجه بر دوش مردم سنگینی میکند اما کاسبان تحریم و تورم در یکسال و نیم اخیر، همچنین کاسبان کرونا که در حاشیه امن قرار دارند و ثروت اندوزی کردهاند از این فضا بهره میگیرند.
وضعیت درآمدهای نفتی در سال گذشته چطور بود؟
مرکز پژوهشهای مجلس در سال گذشته در گزارشی اعلام کرد که درآمد نفتی کشور نیمه اول سال گذشته ۷۰۰ میلیارد دلار بود. میزان فروش نفت در سال گذشته روزانه یک میلیون بشکه با قیمت ۵۰ دلار در بودجه در نظر گرفته شد که براساس آنچه که از فحوای کلام آقای نوبخت استنباط میشد تنها ۱.۲ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی برآوردشده در بودجه ۹۹ محقق شده است که البته کمترین میزان درآمدهای نفتی ایران از زمان انقلاب بود. آقای دژپسند هم گفته بود در سال ۹۹ درآمد فروش نفت به ۱۰ هزار میلیارد تومان بالغ شد که سه گانه آمار فوق با یکدیگر همخوانی دارند. بالاترین درآمد از نفت کشور در ۴ دهه گذشته مربوط به سال ۱۳۹۰ و دولت احمدینژاد به میزان ۱۱۱ میلیارد دلار بود که در مقایسه با سال ۱۳۹۹ حدود ۹۲.۵ برابر کاهش درآمد داشتیم. از سوی دیگر ۷۰هزار میلیارد تومان اوراق سلف نفتی پیشبینی شده است درحالی که فروش این اوراق در سال ۱۳۹۹، چندان موفقیت آمیز نبود.
دلیل این پیشبینی خوشبینانه چه بود؟
دلیل اصلی آن پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا و احتمال بازگشت به برجام و از سرگیری صادرات نفت ایران مانند سالهای پیش از تحریم بود. امسال هم به نظر نمیرسد صادرات ۲.۳ میلیون بشکه در روز محقق شود. زیرا دور ششم مذاکرات برجام هنوز به نتیجه نرسیده است و آقای رئیسی نگاه مصممی به چین و روسیه دارد. از سوی دیگر تقاضای بازارهای بینالمللی نفت در جهان به دلیل پاندمی کرونا کاهش یافته است.
حتی اگر برجام به نتیجه برسد، فروش ۲.۳ میلیون بشکه نفت محقق نمیشود؟
اگر حتیدرمورد برجام به توافق برسیم با توجه به اینکه ۵ ماه از سال گذشته، بعید است صادرات ۲.۳ میلیون بشکه نفت محقق شود. یک دلیل آن این است که خریداران و صادرکنندگان در ابتدای سال میلادی قرارداد یک ساله امضا میکنند، حتی اگر برجام امضا شود، درحال حاضرهشت ماه از سال میلادی گذشته است و به سرعت نمیتوان تقاضای مشتریان پیشین که در حال حاضر از کشورهای دیگر نفت وارد میکنند را بازیافت و کشورهایی را که جایگزین فروش نفت ایران شده اند را کنار زد.
اگر درامدهای نفتی پیشبینی شده در بودجه محقق نشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
اگر درآمدهای نفتی محقق نشود بر بدهی دولت اضافه میشود. بر اساس آمارهای صندوق بین المللی پول میزان بدهی خالص ایران طی دو سال گذشته بیش از دو برابر شده و به ۲۸۰ میلیارد دلار معادل ۴۲ تا ۴۴ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور رسیده است. نشانههای بسیار هولناکی از تورم در آینده وجود دارد. دولت باید به هر نحوی کسری بودجه را تامین کند. بودجه بر مبنای ۲.۳ میلیون بشکه نفت ۴۰ دلاری بسته شده و به رغم شعار عدم وابستگی بودجه به نفت، این وابستگی افزایش یافته است. بی شک کسری بودجه از نیمه دوم امسال خود را نشان خواهد داد و دولت هم در تأمین آن ناچاراً رویههای معمول سالهای پیش را پی خواهد گرفت. در سال گذشته نقدینگی به ۳۵۰۰ تریلیون تومان رسید که هزار میلیارد تومان بیش از پایان سال ۱۳۹۸ بود. فکر میکنم میزان نقدینگی درسال جاری تا کنون به ۳۸۰۰ میلیارد تومان رسیده باشد. زیرا در سه ماه نخست امسال ۶۵ هزار میلیارد تومان اسکناس منتشر شد. تورمی که امسال شاهد هستیم بیش از ۲۲ درصدی خواهد بود که دولت هدفگذاری کرده است.
میزان کسری بودجه پیشبینی شده در سال جاری چقدر است؟
برخی از کارشناسان میزان کسری بودجه را بین ۱۵۰ هزار تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی کردهاند اما مرکز پژوهشهای مجلس با فرض فروش روزانه ۸۰۰ هزار بشکه نفت، کسری بودجه را بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است. درحالی که به نظر من صادرات ۸۰۰ هزار بشکه در روز هم محقق نخواهد شد و با توجه به عدم حصول بخش مهمی از درآمدهای برآورد شده نفتی در بودجه و همچنین مالیاتی دولت، به علت خسارات ناشی از کرونا، تعطیلی واحدهای کسب و کار، قطعی برق و در نتیجه ناتوانی بخش خصوصی واقعی در پرداخت مالیات، کسری بودجه امسال بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود.
راهکار دولت برای جبران کسری بودجه چه خواهد بود؟
احتمالا استقراض از بانک مرکزی که باعث بالا رفتن پایه پولی و افزایش نقدینگی میشود. ممکن است از صندوق توسعه ملی هم برداشت شود که تورمزا خواهد بود. از سوی دیگر احتمال افزایش قیمت خدمات دولتی یا افزایش مالیات هم وجود دارد که با توجه به وضعیت خراب اقتصادی ناشی از کرونا و سیاستهای ناکارآمد دولت که باعث فروپاشی بخش خصوصی شده است، جای سوال دارد که چگونه دولت میتواند میزان مالیات در بودجه را افزایش دهد؟ راه عملی دیگر جلوگیری از فرار مالیاتی و لغو معافیتهای مالیاتی نهادهای حاکمیتی و وابسته بقدرت و همچنین فروش اوراق قرضه است. اما استقراض از بانک مرکزی همواره آسانترین راه بوده که تورم هولناکی را در پی دارد و باید گفت بار کسری بودجه بر دوش مردم تحمیل میشود.
به نظر شما با توجه به این شرایط، دولت جدید برای احیای برجام مذاکره نخواهد کرد؟
اتفاقات سیاسی اخیر نظیر تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد، هک کردن کامپیوترهای زندان اوین و... دور هفتم مذاکرات برجامی را با چالش بیشتری روبرو خواهد کرد، ضمن اینکه به نظر میرسد ایران هم چندان تمایلی به کنار آمدن با غرب و تن دادن به پیشنهادات آنان در مذاکرات برجامی از خود نشان نمیدهد. دوراز مذاکرات برجام با کشورهای ۱+۴ گذشته و دور جدید هنوز آغاز نشده است. چنانچه دور هفتم مذاکرات آغاز شود هم انتظار دست یافتن به نتیحه زود هنگام بسیار دور از ذهن است. ضمن آنکه چاههای نفت ایران فرسوده شده و نیازمند احیاء و تزریق گاز است که مستلزم صرف میلیاردها دلار هزینه است تا بتواند به میزانی از تولید وصادرات دست یابد و از فروپاشی کامل اقتصاد جلو گیری کند. فقدان چنین منابعی خود یکی از چالشهای مهم دولت سیزدهم است.
بنابراین در آینده با چالشهای زیادی مواجه هستیم؟
بله؛ مقابله با کرونا و مهار آن نیز به منابع مالی زیادی نیاز دارد که در بودجه پیشبینی نشده است. باید مساله تعامل با اقتصاد جهانی را جدی بگیریم. اگر توافق صورت نگیرد تجارت خارجی کشور در انزوای بیشتری قرار میگیرد و اقتصاد هر روز بستهتر میشود. به نظر من یکی از مهمترین اقدامات دولت باید باز کردن اقتصاد با دنیا از طریق سیاستهای مبتنی بر عقلانیت وخردورزی باشد، نه واپس گرایی و دشمن انگاری. بر قراری مناسبات دوستانه با شرق و غرب از طریق اعمال دیپلماسی خردمندانه راه برون رفت از انزوای سیاسی و اقتصادی است.
گفتگو از پونه ترابي
انتهاي پيام