سميه مهدوي؛ روزنامه نگار حوزه انرژي
افت فشار و به تبع آن كاهش توان توليد در قطب گاز كشور از جمله دغدغه هايي است كه به موازات روند صعودي مصرف در بازار خانگي و صنايع ميتواند آينده صنعت گاز را به مخاطره بياندازد. پارس جنوبي كه در حدود 80 درصد از گاز كشور را تامين ميكند از هم اكنون بايد براي 5 سال آتي به فكر موضوع استمرار برداشت و تثبيت شرايط توليد باشد.
به گزارش مثلث انرژي به نقل از هفته نامه نفت جنوب، به كارگيري تكنولوژي و فناوري روز در كنار اتكاء به پتانسيل شركتهاي ايراني و صرف هزينه هاي برآورد شده از ملزوماتي است كه ميتواند تلنگري به ساختار سنتي چرخه توليد و مصرف بزند و در نهايت منجر به استمرار در برداشت شود.
شمارش معكوس براي اين اتفاق شروع شده است و حال بايد ديد مردان مناطق عملياتي در اين آزمون چگونه چالش مذكور را مديريت خواهند كرد؛ دراين خصوص با علیاکبر ماجد، مدیر مهندسی نفت و گاز شرکت نفت و گاز پارس به گفتگو نشستيم؛ وي از ميزان فرار گاز در مرز مشترك گازي با قطر تا بودجه مورد نياز براي اجراي برنامه استمرار در توليد همچنين زمان شروع اين افت مطالب قابل توجهي را مطرح ميكند؛
- يكي از مباحث مهم در ميدان پارس جنوبي جريان افت فشار مخازن و كاهش توان کشور در برداشت گاز است كه هم مديران دستاندركار و هم كارشناسان به اين موضوع متمركز شدهاند، باتوجه به اين مهم درحال حاضر كدام يك از فازها دچار افت شدهاند؟ و اين جريان طي يك برآورد زماني در چه مقطعي بين فازهاي 24 گانه فراگير ميشود؟
يكي از مكانيزمهاي اصلي توليد از مخازن هيدروكربوري انبساط سيال مخزن است، بدين معنا كه توليد از مخزن با منبسط شدن سيال و خروج بخشي از آن از چاه صورت ميپذيرد كه اين فرايند مترادف با افت فشار مخزن ميباشد. بنابراين در غالب مخازن هيدروكربوري، از جمله ميدان گازي پارس جنوبي، افت فشار ناشي از توليد يك اتفاق كاملاً طبيعي بوده و از بدو توليد از مخزن آغاز و تا انتهاي توليد از مخزن ادامه دارد.
با توجه به طراحي تأسيسات سطحالارضي مانند سكوهاي توليدي، خطوط لوله دريايي و پالايشگاههاي خشكي، توليد از مخزن با نرخ توليد اوليه تا زماني امكانپذير است كه فشار چاهها بالاتر از فشار مورد نياز در تأسيسات سطحالارضي باشد و پس از رسيدن به فشار مذكور، نرخ توليد از چاهها روند كاهشي پيدا خواهد كرد، لذا چالش اصلي در ميدان گازي پارس جنوبي، نه افت فشار (كه از ابتداي توليد از مخزن وجود داشته است) كه افت توليد پس از رسيدن به محدوديت فشار سطحالارضي است. در حال حاضر، در دو سكو از 39 سكوي تعريف شده ميدان، افت توليد مشاهده شده است و به تدريج ساير سكوهاي ميدان دچار اين افت خواهند شد كه پيشبيني ميشود از سال 1405، اين روند كاهشي كاملا محسوس شود.
- كاهش توليد در هريك از فازها در سال به چه ميزان خواهد رسيد؟
بر اساس اطلاعات و مدلهاي مخزني موجود، پيشبيني ميشود از سال 1405 به بعد، سالانه بين 25 تا 40 ميليون مترمكعب از توليد روزانه گاز ميدان كاسته شود.
- در بين راهكارهاي حفظ و نگهداشت توليد و استمرار برداشت كداميك براي مخزن پارس جنوبي قابليت اجرا دارد؟ باتوجه به شرايط فورسماژور تحريم اين امر چه تأثيري در اجراي برنامهها خواهد گذاشت؟
راهكارهاي مختلفي براي جبران بخشي از كاهش توليد پيشبيني شده و كاهش شدت آن وجود دارد كه از بين آنها ميتوان به اسيدكاري چاههاي موجود، حفاري چاههاي جديد از سكوهاي موجود، تعريف سكوهاي جديد (در صورت امكان) در نواحي حاشيهاي ميدان، نصب ايستگاههاي تقويت فشار (در دريا و يا خشكي) و مضاعفسازي خطوط لوله دريايي موجود اشاره کرد كه در برنامه استمرار توليد از ميدان، اجراي تمامي اين راهكارها در دستور كار قرار گرفته است.
از بين روشهاي عنوان شده، نصب ايستگاههاي تقويت فشار، بيشترين تاثير را بر افزايش ميزان برداشت گاز از مخزن در پي خواهد داشت، اما اين راهكار نسبت به ساير موارد اشارهشده نيازمند صرف هزينه بالاتر و استفاده از فناوريهاي پيچيدهتر است، اما اسيدكاري و حفاري چاههاي جديد، احداث سكوهاي جديد و مضاعفسازي خطوط لوله دريايي ضمن نياز به هزينه كمتر، از لحاظ فناوري نيز كاملاً در كشور بوميسازي شده و اجراي آنها صرفا با اتكا به توان داخلي امكانپذير است.
- باتوجه به برنامههاي درنظر گرفته شده، اين امر مستلزم صرف چه ميزان سرمايه و زمان براي به نتيجه رسيدن است؟
بخشهايي از برنامه استمرار توليد از ميدان، مانند اسيدكاري و حفاري چاههاي جديد، با بودجه اوليهاي در حدود يك ميليارد دلار وارد مرحله اجرا شده و راهكارهايي نظير مضاعفسازي خطوط لوله دريايي و نصب ايستگاههاي تقويت فشار در مرحله مطالعه قرار دارد.
- هماكنون برداشت رقابتي نسبت به قطر ادامه دارد و برداشت روزانه بين 600 تا 700 ميليون مترمكعب متغير است، آيا زمان آن فرا نرسيده كه برداشت صيانتي در مجاور اقدامات و تصميمات اتخاذ شده براي استمرار در توليد جايگزين برداشت رقابتي شود؟
روش فعلی تولید از میدان را نمیتوان غیرصیانتی دانست، اما توجه به این نکته ضروری است که بهدليل نرخ بالاي مصرف گاز در داخل كشور و روند صعودي ميزان تقاضا براي آن، فارغ از بحث رقابت بين ايران و قطر در توليد از اين ميدان مشترك، امكان كاهش ميزان توليد گاز از هيچ يك از ميادين گازي كشور از جمله ميدان گازي پارس جنوبي وجود ندارد.
- در پايان به اين موضوع اشاره كنيد با توجه به مشترك بودن میدان گازی پارس جنوبی بین ایران و قطر و دغدغه مهاجرت گاز و نسبت فراگير برداشتها درحال حاضر حركت گاز در مرز ايران و قطر به كدام سمت است؟
نسبت كل ميزان مهاجرت كرده بين دو كشور (از ابتداي توليد از ميدان تا به اكنون) به حجم گاز درجاي ميدان كمتر از يك درصد است. با توجه به اینکه كشف و توليد از ميدان در طرف قطري زودتر از بخش ايراني انجام شده است، جهت مهاجرت در ابتدا از سمت ايران به سوي قطر بوده است، اما در سالهاي اخير و پس از تكميل فازهاي توسعهاي باقيمانده در بخش ايراني، جهت مهاجرت معكوس شده و در حال حاضر جريان مهاجرت از سوي قطر به طرف ايران است.
عكس از علي سليماني
انتهاي پيام