در گفتگو با کارشناس بینالمللی حوزه نفت و گاز مطرح شد؛
بستر توسعه برای تولید بیش از4 میلیون بشکه نفت مهیا است
در تله قراردادی نیفتیم
بازار جهانی نفت متاثر از تنشهای نظامی بین روسیه و اوکراین از حالت رکود خارج شد و دوباره به صدر بازیها بازگشت تا مجدد برسکوی سه رقمیشدن بایستد و اینگونه شوک دیگری به بازار عرضه و تقاضا وارد کند. اینکه در چنین شرایطی ایران میتواند ورق بازی را به نفع خود برگرداند و با رشد قیمت نفت تمام ظرفیت خود را به شرط منتج شدن مذاکرات وین به کاربگیرد البته به شرط توسعه میادین و ... از جمله دغدغههایی است که در مجاورت موضوع گذارانرژی مطرح میشود، دراین خصوص با رحیم مسعودی؛ کارشناس بینالمللی حوزه نفت و انرژی با من به گفتگو نشست.
اما مسعودی در اظهارات خود در خصوص ثروتافزایی و توسعه و تولید بهینه از منابع هیدروکربوری به تجربه تله قراردادی درتوسعه میادین اشاره و بر عدم از دست رفتن زمان تاکید میکند.
بازار جهانی نفت طی دو سال گذشته با پاندمیکرونا دچار یک شوک قیمتی شد اما امروز قیمت آن به دلیل تنش نظامی بین روسیه و اوکراین و چالشهای عرضه و تقاضا از مرز صد دلار نیز گذشته و همچنان روند صعودی را طی میکند. در چنین شرایطی آینده نفت را از نظر تقاضا و قیمت چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که شاهد هستیم عرضه و تقاضا در بازار نفت و گاز طی یک تا دوسال اخیر دارای تغییرات، نوسانات و پیچیدگیهای خاصی بوده است. در زمان بحران پیک کرونا شاهد این موضوع بودیم که نیاز جهانی به نفت به زیر ۹۰ میلیون بشکه در روز رسید. درحالی که طی همین دوره، میزان تقاضا به بیش از ۹۶ میلیون بشکه در روز رسید و پیشبینی میشود که نیاز نفت در دنیا طی یکی دو سال آینده به بیش از صد میلیون بشکه در روز هم برسد. از نظر قیمتی هم قیمت نفت حدود یک سال و نیم قبل و در زمان بحران پاندمیکرونا منفی بود اما این روزها شاهد نفت بالای صد دلاری هستیم که یکی از بزرگترین نوسانات قیمت نفت در یک بازه زمانی کوتاه در طول تاریخ نفت بوده است.
در این مقطع بازار چه میزان آماده بازگشت نفت ایران است؟
قیمت نفت بالای صد دلار از عوامل مختلفی از جمله کرونا، میزان عرضه و تقاضا، و مشکلات ژئوپلیتیکال در منطقه و به طور خاص بحران اوکراین و چالشهایی که روسیه با غرب و آمریکا دارند منتج میشود. همه این دلایل باعث شده است که دنیا به نفت ایران نیاز پیدا کند. در موقعیتی قرار داریم که اگر ایران بتواند یک تا یک و نیم میلیون بشکه دیگر به بازار جهانی نفت عرضه کند، دنیا قطعاً به آن نیاز دارد و این ماجرا هم کمک بزرگی برای ایران است و هم کمک بزرگی برای جهان و ثبات قیمت.
در روی دیگر سکه تحولات در بازار جهانی، ما با سیر گذار انرژی مواجه هستیم؛ نفت در ترازوي جهاني با تمامي اما و اگرها به حيات خود ادامه ميدهد اما باتوجه به سياست كاهش كربن، شاهد ارتقاء جايگاه صنعت هيدروژن هستيم. به طوریکه كشورها درحال تغيير مسير به اين سو بوده و درحالیکه ژاپن و ساير كشورهاي اروپايي، درحال ساخت قطار و خودروهاي هيدروژني هستند، ايران تاکنون در دست يافتن به انرژيهاي نو به عنوان انرژي پاك ضعيف عمل كرده است؛ با توجه به این شرایط، به نظر شما اين انرژي (هيدروژن) در بازار داخلي ايران چه ميزان در اولويت قرار خواهد گرفت؟ براي فراهم ساختن مقدمات آن چه زيرساختي را باید مهيا كرد؟
قبل از آنکه درمورد انرژیهای نو صحبت کنیم، باید فضای حرکتی در نفت طوری باشد که طی دو دهه آینده بتوانیم بیشترین تولید و بیشترین برداشت از میادین و منابع هیدروکربوری نفتی را داشته باشیم. این شاید سریعترین روش برای ثروتافزایی برای ایران است. از سوی دیگر همزمان باید افق حرکتی استراتژیکی برای گاز در نظر گرفت. گاز برای ایران بسیار حیاتی است. از توسعه و تولید گرفته تا انتقال، بازار فروش، تنوع محصولات گاز و ... ایران نباید فقط به خطوط لوله محدود باشد و باید بتواند گاز را به اشکال مختلف به بازارهای دورتر از جمله ژاپن، کره جنوبی و چین صادر کند.
در بحث دوره گذار از سوختهای فسیلی به سمت سوختهای تجدیدپذیر و نو، گاز قطعاً حکم پل انتقال را بازی خواهد کرد؛ زیرا هر نوع سرمایهگذاری که برای گاز مهیا شود، از توسعه گرفته تا تولید و انتقال و ذخیرهسازی و کربنزدایی، بستر مناسبی برای زمانی میکند که بخواهیم کشور را به سمت انرژیهای تجدیدپذیر سوق دهیم. اگر امروز سوال این است که برای فضای هیدروژن چه باید کنیم جواب این است که باید بستر حرکت در فضای گاز را محکمتر کرده و چرخه را کاملتر کنیم.
بنابراین تمرکز همچنان باید روی توسعه سوختهای فسیلی باشد؟
بله هم از منظر تولید ثروت و هم از منظر گذار به سمت تنوع سبد انرژی. امیدهای زیادی در دو تا سه سال قبل به فضای تامین انرژی از انرژیهای پاک و نو وجود داشته اما به مرور متوجه شدیم که تامین انرژی مورد نیاز از انرژیهای پاک چقدر چالش برانگیز است. وابستگی دنیا در چند دهه آینده به این راحتی به سوختهای فسیلی از بین نخواهد رفت. بنابراین کشوری مانند ایران که منابع هیدروکربوری سرشاری دارد باید در حوزه نفت برای دو دهه آینده و در حوزه گاز برای چند دهه آینده سرمایهگذاری کرده و خود را آماده کند که بتواند سهم زیادی در این حوزهها داشته باشد.
فکر میکنید این مهم با توجه به بالا بودن شدت انرژی و رشد تصاعدی مصرف گاز در کشور امکانپذیر باشد؟
ضعف الگوی مصرف گاز و انرژی در ایران نکته مهمی است. قیمت گاز در بازارهای جهانی بسیار بالا است درحالی که ایران الگوی مصرف صحیحی ندارد و مصرف گاز خانگی و عمومیبسیار بالا است. از طرف دیگر گاز با قیمت بسیار پایین به مردم عرضه میشود و دولت از درآمد بسیار بالایی چشمپوشی میکند. اگر یک زمانی دولت با مشکل سوبسید بنزین چالش داشته، امروز مشکل بزرگ دیگر سوبسیدهایی است که در حوزه گاز با توجه به قیمتهای جهانی بالای گاز پرداخت میشود. یعنی به جای اینکه گاز برای ایران درآمد سرشار داشته باشد، نبود الگوی مصرف مناسب باعث شده است که محصول گران و باارزش جهانی، ارزان از دست برود!
باتوجه به اينكه سوختهاي فسيلي همچنان برمدار توليد قرار دارند، بهترین هدف ایران برای توسعه این حوزه برچه مبنایی باید قرار بگیرد؟
در حوزه نفت باید میزان تولید را تا حدی که در توانمان است افزایش دهیم و در حوزه گاز حتماً باید سرمایهگذاری کلان صورت بگیرد. همانطور که اشاره کردم وابستگی صنعت انرژی دنیا به منابع هیدروکربوری نفت و گاز به این راحتی از بین نخواهد رفت. در یک سال گذشته قیمت نفت با یک تغییر به بالای صد دلار رسیده است. درواقع با وجود تمام امیدهایی که به سوختهای پاک وجود دارد، هنوز وابستگی به سوختهای فسیلی ادامه دارد و کشورهایی که این سوختها را دارند باید از این دوره به عنوان دوره گذار استفاده کنند. زیرا در نهایت در بحث انتشار گازهای گلخانهای باید استراتژیهای عملی در مقیاس کلان کشور داشته باشیم، اینکه چطور کربنزدایی کنیم و انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهیم. در بحث نفت و گاز یک بحث توسعه و تولید و یک بحث فروش و درآمدزایی از این منابع مطرح است. هرچه بیشتر پیش رویم با قوانین پیچیده در زمینه کربن و گازهای گلخانهای رو به رو خواهیم بود. درحال حاضر هم مالیات کربن در بسیاری از کشورها روی نفت و گاز اعمال میشود.
درواقع موضوع صرفاً تولید نیست.
خیر. اینطور نیست که نفت و گاز را تولید کنیم و فکر کنیم میتوانیم به راحتی بفروشیم، هرچه زمان بگذرد میزان کربن در نفت و گاز از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. اگر بخواهیم نفت و گاز را در سالهای آینده به صورت بهینه و با قیمت مناسب به فروش برسانیم مجبور هستیم در فضای کاهش گازهای گلخانهای و بحث کربنزدایی کار کنیم. زیرا بستری است که اجازه فروش میدهد. درحال حاضر با توجه به نیاز بازار، عرضه و تقاضا در جهان و مشکلات سیاسی، دنیا از هر زمان دیگری به نفت ایران بیشتر نیاز دارد و امیدوارم ایران بتواند از این فضا استفاده کرده و به بازار جهانی برگردد.
درحال حاضر صنعت نفت خیز توليد روزانه ۵.۷ ميليون بشكه ظرف ۸ تا ۱۰سال آینده برداشته است، از سوی دیگر اکثر میادین در نیمه دوم عمر خود قرار دارند. باتوجه به لزوم سرمایهگذاری در بحث افزایش ضریب بازیافت و ازدیاد برداشت، تحقق این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
بستر توسعه در ایران برای رسیدن به تولید بیش از چهار میلیون بشکه مهیا است. میزان تولید از میادین ایران سالهای سال است که زیر ظرفیت تولید بوده و با یک نگرش و استراتژی صحیح میتوان تولید از چاهها و میادین را به ظرفیت واقعیشان رساند. برای این هدف میتوان روی مدیریت میادین و بهینهسازی تولید، احیای چاهها، افزایش تولید از چاههای موجود و بهینهسازی تاسیسات سطح الارضی که نیاز به سرمایهگذاری کلان هم ندارد متمرکز شد. اگر مذاکرات سیاسی به توافق برسد میتوان جذب سرمایه کرد و مبنای توسعه و تولید به جای میدان محور میبایستی فرصت محور و ارزش محور باشد. یعنی بررسی شود در کدام نقطه فرصتهای توسعه و تولیدی سریعتر وجود دارد.
در ایران همیشه موضوع ضریب بازیافت مهم بوده است، اما به نظر من امروز موضوعی که از اهمیت بیشتری برخوردار است، سرعت بخشیدن به تولید است. یعنی باید بررسی شود در کدام نقاط میتوان با سرمایهگذاری کوتاهتر، تولید را افزایش داد. درواقع لازم نیست برنامه جامع و کامل چندین دههای برای میدان در نظر گرفت و بعد آن را توسعه داد. اگر در مقیاس جهانی نگاه کنیم رسیدن ایران به چنین ارقامی نباید پیچیده باشد. به شرطی که به سرمایه و تکنولوژی دسترسی داشته باشیم. متوسط برداشت از میادین در مقایسه با نفت درجا بسیار پایین است اما به راحتی میتوان آن را افزایش داد.
درچرخه تولید و عرضه یک سر کلاف در بخش فروش و بازرگانی قرار دارد، اخیراً در مجلس شورای اسلامی برای فروش یک میلیون و 300 هزار بشکه نفت توسط بخش خصوصی گمانهزنی شده بود. اگر مبنا را بر فروش قرار دهيم نه تهاتر، آيا بخش خصوصی كه تجربه چنداني در این خصوص ندارد، ميتواند از عهده كار بربيايد؟
در بحث صادرات و فضای فروش به لحاظ قراردادهای موجود بیشتر از کانال دولت هدایت میشود، مگر اینکه قوانین را شفافسازی کنیم. البته ایران با هدف دور زدن تحریمها به سمت بخش خصوصی رفته است اما اگر مذاکرات به نتیجه برسد و تحریمها برداشته شود، باید یک بازنگری جدی در فضای صادرات توسط بخش خصوصی به دلیل احتمال وجود دلالهایی که به زنجیره فروش ضربه میزنند، ایجاد شود. به نظر من قراردادها میتواند به صورتی باشد که به اپراتورها اجازه برداشت و فروش داده شود، اگر تحریم برداشته شود میتوان به سمتی پیش رفت که اپراتور طبق بستر قراردادی بتواند به جای هزینهها نفت بفروشد.
همچنین این امکان وجود دارد که بخشی هم به بخش خصوصی داده شود و خود شرکت ملی نفت میتواند در بازار بورس انرژی عرضه کند و هرکس شرایط دارد از طریق این بازار داد و ستد را انجام دهد. امیدوارم بعد از رفع تحریمها یک شفافسازی کامل در بخش قراردادها و فروش و صادرات صورت گرفته و دست اپراتورها برای اینکه بتوانند نفت را به جای هزینهها برداشت کرده و به فروش برسانند باز شود.
در بخش تهاتر چطور؟
در تهاتر دستمان بسته است. درست است تهاتر هم یک مدل فروش حساب میشود اما اگر بر مبنای قراردادهای درست باشد و نفت را در ازای تکنولوژی و سرمایه بفروشیم مدل مناسبی است. اما اینکه نفت را در قبال کالای مصرفی مردم بفروشیم، روش درستی نیست. چراکه هر کشوری هرچه دارد با قیمتی که میخواهد به ما میدهد و ما مجبور هستیم نفت را با قیمتهای متفاوت از دنیا ارائه دهیم. در فضای تهاتر انعطافپذیری کمتری داریم و سودی که باید و شاید گیر ایران نمیآید.
در فرآیند دستیابی به افزایش تولید باید سیاست توسعهای را در پیش گرفت؛ بویژه در بخش میادین مشترک که توسعه آن همواره در اولویت برنامههای وزارت نفت قرارداشته است. باتوجه به رشد قیمتی به نظر میرسد که رقبا و شرکای میادین ما درحال برداشت بیشتری هستند.
میادین مشترک درحال حاضر تحت تاثیر مشکلات تحریم و عدم توانایی تولید و فروش قرار گرفتهاند. اگر مشکلات فروش را حل نکنیم در توسعه و تولید عقب خواهیم بود؛ هم از نظر میزان برداشت و هم از نظر تکنولوژی و روشهای افزایش تولید و برداشت از میادین. برای مثال میزان برداشت عراق از میادین مشترکی که با ایران دارد افزایش داشته و اهداف بزرگتری هم برای تولید دارند. قراردادهایی که عراق تنظیم کرده تولیدمحور و وابسته به قیمت نفت است. در این مقطع زمانی که قیمت نفت بالا است میزان تولید اکثر میادین هم افزایش داشته است. از طرف دیگر در قراردادها ملزومات نگهداشت فشار و افزایش ضریب برداشت را هم اعمال کردهاند. تزریق آب و روشهای ثانویه در بسیاری از میادین مشترک در آن سوی مرزها اعمال میشود.
باتوجه به اينكه قراردادهاي جديدي براي توسعه ميادين در حال انعقاد است كه هرچند جزئيات آن رسانهاي نشده است، باتوجه به تجربهاي كه در قراردادهاي IPC وجود داشته، به نظر شما دربخش حقوقي چه تغییر و تحولی براي جذب سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی لازم است ایجاد شود تا جرياناتي كه پیشتر براي پاپس كشيدن توتال و زاروبژنفت و... از پاي قرارداد ايجاد شد، تكرار نشود؟
در ایران قراردادهای مختلفی را امتحان کردهایم. در دوره برجام قرارداد IPC طراحی شد که به نظر من قرارداد بدی نبود. البته نیاز به بهبود و بازنگری دارد اما در کل مطلوب بود. به نظر من در فضای قراردادها چند پارامتر ریشهای باید در نظر گرفته شود. نخست بحث پایداری قراردادها است. یعنی قرارداد باید به اپراتور و سرمایهگذار این اطمینان خاطر را بدهد که وقتی در یک میدان سرمایهگذاری میکند، باید در یک بازه طولانی مثلا ۲۰ سال به بالا به آن نگاه کند. این موضوع باعث میشود اپراتور سرمایهگذاری بهینه کرده و از تکنولوژی روز استفاده کند تا تولید و توسعه از میدان را به حدی برساند که خودش هم از این فضا سود بیشتری ببرد و لذا قرارداد باید برای بیش از دو تا سه دهه تنظیم شود.
دوم آنکه قرارداد باید به عملکرد اپراتور وصل و میزان تولید و برداشت لحاظ شود که اپراتور بداند هرچه بیشتر تولید کند و ثروتافزایی بیشتری داشته باشد خودش هم سود بیشتری کسب میکند. موضوع سوم بحث به روز نگهداشت بستر توسعه و تولید و تاسیسات است. اپراتور باید ملزم شود در بسترهای توسعه و تولید نگهداشت و تعمییرات بهینه و به روز انجام شود. باید میدان به واسطه تاسیسات خوبی که دارد بتواند بهینهترین میزان تولید را داشته باشد. باید از با ارزشترین تکنولوژی که میتواند افزایش تولید را در پی داشته باشد، استفاده شود. اصلا پیچیده نیست که قراردادهای منعطفی را داشته باشیم اما نباید در تله قرارداری قرار بگیریم. نباید مانند دوره قبل زمان را از دست بدهیم. آن هم در روزهایی که قیمت نفت بالای صد دلار است و هیچکس نمیداند دو سال بعد چه میشود. این روزها بهترین زمان برای فروش نفت ایران است.
سمیه مهدوی
انتهای پیام