انتشار و بازنشر مقالات و نظرات در پایگاه خبری-تحلیلی مثلث انرژی به معنای تایید یا رد آن نمی باشد و این پایگاه دارای خط مشی و رویکرد مستقلی است.

تحریریه مثلث انرژی

تمامی حقوق وبسایت محفوظ است (استفاده از مطالب مثلث انرژی با ذکر منبع بلامانع می باشد)

پنجشنبه, ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

 

سمیه مهدوی؛ روزنامه نگار حوزه انرژی- تاریخ درحال تکرار شدن است جمله ای که در برهه های مختلف زمانی و در رویدادهای متعدد به دفعات بیان شده است این بار در صنعت نفت مصداق پیدا می کند. وقایعی که این روزها صنعت پر حاشیه نفت با آن دست به گریبان شده حکم مثنوی هفتاد من کاغذی را پيدا كرده است که با کلید واژه تحریم، نه از دیروز و امروز بلکه درست زمانی که زمزمه ملی شدن صنعت نفت شنیده می شد گره کوری خورد. درست 69 سال قبل یک عزم ملی به راه افتاد تا تکلیف نفتی که جوش و خروشش برای شکافتن زمین بیش از پیش شدت می گرفت، یک سره شود. همان مقطعی که ادبار و اقبال های متعددی شکل گرفت و از قِبَل آن مصدق نام ها سکان این جریان را به دست گرفتند تا درکنار میتینگ های خصوصی و عمومی توانستند میخ ملی شدن نفت را در خاک ایران بکوبند. در همان زمان نیز فشارها و محدودیت ها برای پاپس کشیدن و عقب نشاندن این تصمیم ملی دیده می شد و تحریم ها با حربه ای دیگر قصد فلج کردن کشور را داشت. سرانجام پس از افت و خیزهای فراوان نهضت ملی شدن صنعت نفت حرفش را به کرسی نشاند و در 29 اسفند 1329، قانون ملی شدن نفت به تصویب رسید؛ روزگاری که با مبارزه های مردمی بنا بود نفت بعنوان ثروت ملی نقش مهمی ایفا کند.

این صنعت از زمان کشف و استخراج تا به امروز حوادث متعددی را به چشم دیده و با حواشی های زیاد کلنجار رفته است. شاهد مدیریت افراد بسیاری در صدر کارها بوده و با بحران ها و پلتیک های بین المللی خارجی مواجه بوده است. یک هزارتوی عریض و طویل که وقتی رد نگاه تاریخ را در آن دنبال کنید متوجه تکرار برخی رویدادها خواهید شد که علی رغم تجربه داشتن در برخورد با آن دربرخی موارد یک راه تکراری برای عبور از آن در پیش گرفته شده است. کلید واژه تحریم قدمتی به اندازه قدمت  ملی شدن  نفت در کشور دارد، فشارهای سیاسی و تحمیل های اقتصادی که با شدت و نوسان کم و زیاد همواره سایه به سایه گام های کشور در بخش های مختلف به ویژه در صنعت نفت به عنوان شاه بیت ارزی خزانه دولت ها همراه بوده است.

از زمان ملی شدن نفت تاکنون در دولت های گوناگون علی رغم تلاش برای کاهش وابستگی بودجه به نفت عملا اقدام موثری صورت نگرفت؛ این شکست سرلوحه شکل گیری جریانی به نام فوبیای نفت شد تا ماهیت این کالای استراتژیکی را زیر سوال ببرد. درحالی که جریان حکایت گر «هرکسی از ظن خود شد یار من» بود...

شاید علت شکست در کاهش این وابستگی را باید در ندانستن رگ خواب این طلای سیاه جستجو کرد. درحالی که ایران در مجاورت كشورهايي چون ونزوئلا ذخایر نفتی و گازی فراوانی دارد و با نگاهی به کارنامه اکتشافات باید مهر تایید به این جریان زد که پتانسیل بالقوه کشور در ذخایر انرژی به تعبیری افزایش نیز خواهد یافت، باید پرسید آیا این موفقیت ها خواهد توانست تمام و کمال کام صنعت نفت و صنایع وابسته به آن را در شرایط حساس و بغرنج کنونی شیرین کند؟

صنعت نفت از جمله بخش هاي اهرمی چندي است كه ديگر كاروبارش از سكه افتاده است؛ امری که فقط در ماجرای تحريم ها خلاصه نمی شود. اين جرين انكارناپذير است كه اعمال يك جانبه و سرسختانه تحريم ها به اين امر منجر شد تا پس از افت و خيز هاي فراوان، نفتكش ها مانند سابق تردد چنداني نداشته باشند و تجار خارجي تمايلي براي خريد محموله هاي طلاي سياه از خود نشان ندهند، چرا كه چوب تحريم را با تمام وجود بالاي سر خود حس مي كردند. بنابراين با پا پس كشيدن مشتريان سنتي از بازار نفت ايران عملا تجارت بشكه هاي نفت به خوابي عميق فرورفت.

دراين مقطع همه سرزنش ها و گفتم نگفتم ها رواقي شد بالاي سر اين صنعت. ضرورت كاهش خام فروشي ترجيع بند نطق افرادي بود كه با ديده اغماض به آنچه تاكنون در تاريخ نفت رخ داده نگاه مي كردند و با ديدن اتفاقات اخیر شمشير انتقادات خود را از غلاف بيرون مي كشيدند. كه اين كار اگر در زمان مناسب خود صورت مي گرفت قطع به يقين تلنگري بر پيكره ساختاري مديريت نفت مي انجاميد؛ دریغا که وقتي هجمه انتقادات از روي حب و بغض به راه مي افتد و يا به دلايل شخصي ابزاري براي گروكشي شود خود قضاوت کنید که ماحصل كار چه خواهد بود؟

حال علي رغم تمام گفته ها و نگفته ها يي كه ميتوانست دراين ماجرا موثر افتد نفت را دچار سرگرداني کرده تا جایی که ديگر بودجه نمي تواند به سياهي نفت فخر بفروشد . شايد اگر رگ خواب نفت یافت می شد و به تعبير عاميانه تر قلق آن به دست گرفته مي شد نفت ديگر چوب دوسرطلا نمي گشت. این کالای استراتژیکی از يك سو به خاطر طرد شدن از بازار نفت خارجي و از سوي ديگر با چشمك زدن انرژي هاي تجديد پذير به اقتصاد سبز كه هم به لحاظ زيست محيطي و هم به لحاظ صرفه اقتصادي كه دارد يك سرو گردن بالاتر از سوخت هاي فسيلي قرار گرفته و درآينده اي نه چندان دور جايگاه نفت را مصادره و تصاحب خواهد كرد؛ تحت فشار است.

این درحالی است که در طول ساليان دور در مناطق مهمي همچون خوزستان علي رغم داشتن ظرفيت هاي بالقوه متعدد فقط چشم ها به نفت درجاي مدفون شده زمينش دوخته شد و از پتانسیل های دیگر آن روی برگردانده شد.

با پيدا نكردن رگ خواب نفت، صادرات گره كوري خورد تا قضيه را بغرنج تر از گذشته كند. حال با اين اوصاف كه طبيعت منابع عظيم نفت را به كشور هبه مي كند و هرازگاهي نويد اخبار خوشايندي از سوي مردان اكتشاف درخصوص كشف ميادين جديد هيدروكربوني را سر مي دهد، بايد فكري براي هزينه كردن بشكه هاي نفت کرد. براين اساس قرار شده با توسعه پتروپالايشگاه ها و پالايشگاه ها ميزان استفاده از نفت افزايش پيدا كند ولي قرار نيست همه نفت توليدي به اين بخش تزريق شود. خواه ناخواه بايد روند صادرات نیز نفت احيا شود. در چنین شرايطی نفت را نمي توان به دلار تبديل كرد اما وجود آن را نيز نمي توان انكار كرد.

درحال حاضر بدهي ها همچنان قد مي كشد و دولت را مقروض تر از گذشته مي كند. بخش خصوصي نیز تا پولي در بساط نداشته باشد انگيزه اي براي ادامه كار نخواهد داشت چراكه با يك حساب سرانگشتي و دودوتا چهارتا كردن ريسك سرمايه گذاري كه تضميني براي بازگشت سرمايه اش را نبيند نمي پذيرد و عطايش را به لقايش مي بخشد.

دراين بين يكي از راهكارهايي كه براي رفع اين معضل در نظر گرفته شد بندي بود كه  در بودجه 98 لحاظ شد به نام تهاتر نفت با مطالبات بخش خصوصی؛ فارغ از موضع وزیر نفت نسبت به قابلیت اجرایی شدن این بند که آن را کن لم یکن دانسته بود و علی رغم این امر سرانجام اجرای آن را منوط به بررسی و تصمیم سازمان برنامه و بودجه بیان کرده بود باید دید در صورت اجرایی شدن این بند، بخش خصوصی  که تا بحال تجربه اين كار را نداشته از عهده آن برخواهد آمد؟ و آیا در این بازه زمانی وسخت شدن شرایط می توان رگ خواب نفت را پیدا کرد؟

منبع: ماهنامه انرژی پارس


 

نظرات (0)

تاکنون هیچ نظری ارسال نشده است

ارسال نظر

  1. ارسال نظر به عنوان میهمان
پیوست ها (0 / 3)
کوقعیت خود را به اشتراک بگذارید