انتشار و بازنشر مقالات و نظرات در پایگاه خبری-تحلیلی مثلث انرژی به معنای تایید یا رد آن نمی باشد و این پایگاه دارای خط مشی و رویکرد مستقلی است.

تحریریه مثلث انرژی

تمامی حقوق وبسایت محفوظ است (استفاده از مطالب مثلث انرژی با ذکر منبع بلامانع می باشد)

چهارشنبه, ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

سعيد ساويز- كارشناس انرژي؛ قیمت نفت در طول زمان تحت تاثیر مکانیزهای مختلفی تعیین شده است،  پیشتر ها که تکنولوژی و علم حفاری و تولید آنقدرها پیشرفت نکرده بود و کانونهای تولید بیشتر در خاورمیانه بود، این تولید کننده بود که می تواست بازار را کنترل کند.

تقاضای روزافزون برای مصرف نفت و منابع محدود باعث شده بود تا بسته شدن شیر نفت به معنی هرج و مرج و فقدان سوخت در ممالک پیشرفته باشد. درست مانند شوک نفتی اول در 1973 و شوک نفتی دوم در 1979 با پیشرفت علم و تکنولوژی و افزایش و تنوع جغرافیای عرضه و همچنین ظهور انواع دیگری از انرژی مانند منابع تجدید پذیر آرام آرام ابتکار عمل از عرضه به سمت تقاضا میل کرد؛ تقاضا برای نفت در پی مکانیزم های پولی انبساطی بانک های بزرگ رشد کرد و کاهش ارزش دلار در مقابل ارزهای دیگر به افزایش تقاضا در کشورهای پرجمعیتی مانند هند و چین شتاب بخشید. از اینروست که عده ای از کارشناسان معتقدند که، هر قدر که نفت تولید شود مشتری آن را پیدا می کند، فقط ممکن است روی قیمت آن تاثیر بگذارد.

اما شرایط امروزه با روزگاران پیشین تفاوت زیادی کرده است؛ احتمالاً نفت در 2019 در اوج قله میزان تولید تاریخ خود ایستاده است، عده ای از تحلیل گران قله را در 2023 می دانستند اما معتقدند بحران و رکود اخیر، بیش از پیش ما را به آن نزدیک کرده است و چه بسا بدون آنکه خودمان بدانیم در سال گذشته از آن گذشتیم.

 باید گفت که وضعیت فعلی بازار و سقوط شدید قیمت نفت تا اینجا حاصل عملکرد دو عامل بوده است، عامل کاهش شدید تقاضای جهانی خصوصاً در بازارهای بزرگی چون چین، هند و آمریکا و تاثیر افزایش شاخص ترس در بازار؛ اولین عامل باعث وجود شدید مازاد عرضه شده و دومی باعث شده است تا کاهش قیمت و در واقع کاهش ارزش نفتی که بیش از 30 میلیون بشکه مازاد عرضه دارد سریعتر اتفاق بیفتد.

 در چنین شرایطی بود که اوپک تشکیل جلسه فوق العاده داد، روسیه اقتدار عربستان را به چالش کشید و جنگ قیمت شروع شد، این جنگ قیمت سقوط را سریعتر کرد و تمامی مخازن و تانکرهای خالی را از نفت مالامال کرد که خود عاملی خواهد بود برای بازگشت دیر تر بازار به روزهای خوب در آینده.

 ترامپ که خطر فروریختن پایه های نفت شیل را بسیار جدی می بیند، از تولید کنندگان خواست تا مجدداً برای مهار کاهش قیمت تلاش کنند و حتی در توییتر میزان کاهش مورد نظر را نیز مشخص کرد.

  اوپک و همکاران مجدداً در کنار هم جمع شدند بر روی 9 میلیون و 700 هزار بشکه کاهش توافق کردند. عربستان، امارات و کویت نیز وعده 2 میلیون بشکه کاهش داوطلبانه دادند، از سوی دیگر  کشورهای عضو G20 هم تعهد کاهش 3 میلیون و هفتصد هزار بشکه ای را دادند و اگر این اعداد را با 300 هزار بشکه ای که آمریکا متعهد شدتا جای مکزیک از تولید خود کاهش دهد و 3 میلیون بشکه ای که بناست تا افزون بر نیاز بازار خریداری شود جمع کنیم، مجموعاً حدود 19 میلیون بشکه از عرضه در بازار کاسته خواهد شد.

 انتظار می رفت تا با توافق یاد شده ترمز سقوط قیمت نفت کشیده شود و قیمت بر مرز کانال 30 دلاری و 20 دلاری متوقف بماند. اما باید گفت بحران رکود بسیار بزرگتر از این حرفهاست و نفت هر چند آهسته و خزنده اما همچنان سیر نزولی دارد و این علامت سوال بزرگ وجود دارد که چرا چنین کاهشی نتوانست افسار را بر پشت اسب سرکش بازار نفت بیندازد.

جواب این سوال را شاید بتوان در درجه اول در بزرگی بحران و سپس در رفتار طرفین میز مذاکره یافت؛ با یک جستجوی ساده در اخبار به عناوین مطالبی از قبیل پافشاری مکزیک بر کاهش تنها  100 هزار بشکه، عدم شرکت برزیل در نشست به دلیل مخالفت با هر کاهشی بیشتر از کاهش تحمیل شده از سوی مکانیزم کاهشی بازار، عدم وجود نقشه راه و اجماع در بین تولید کنندگان نفت تگزاس برای به انجام رسانیدن کاهش محول شده به نفت آمریکا، اخبار افزایش تولید و افزایش ذخیره در تانکر ها از سوی عربستان و همچنین عدم اعتماد بازار به تعهدات و وعده های روسیه برخورد خواهیم کرد.

 با چنین آشفتگی و عدم اعتمادی که ناشی از تعدد بازیگران عرصه نفت و همچنین تضعیف و بی اعتباری کشوری مانند عربستان در اوپک است قطعاً توافقات کاهش تولید بیشتر جنبه تبلیغاتی خواهد داشت تا جنبه یک استراتژی موثر، و همانگونه که از بازار هویداست، تاثیر کاهش تقاضا و عامل ترس بسیار قویتر از این آرایش های نامنظم است.

 پیش بینی می شود که قیمت واقعی نفت در نقطه سر به سر آن چیزی بین ۱۷ تا ۲۲ دلار باشد و احتمالاً پس از  اتمام بحران و خارج شدن کامل نفت های گران از بازار به یک تعادل دست یابد و به احتمال زیاد پس از مدت زمانی که برای تمام شدن نفت های روی آب کافی باشد، دوباره احیا شود.

 شاید با تثبیت قیمت در تعادل بازار و به دلیل خارج شدن نفت های گران فضای مناسبی برای ورود مجدد نفت ایران به معادلات فراهم شود.

انتهاي پيام


نظرات (0)

تاکنون هیچ نظری ارسال نشده است

ارسال نظر

  1. ارسال نظر به عنوان میهمان
پیوست ها (0 / 3)
کوقعیت خود را به اشتراک بگذارید