حلقههای مفقوده در مدیریت انرژی
سمیه مهدوی؛ روزنامهنگار حوزه انرژی
ضرورت ایجاد یک کریدور انرژی که در نهایت منجر به ارتقاء بهرهوری در تولید و مصرف این صنعت میشود از جمله مباحث مهمی است که شمهای از آن طی توضیحاتی در سرمقاله گذشته به آن پرداخته شد. شکلگیری یک شبکه منسجم و ایجاد کانال ارتباطی مابین ساختارهای مختلف صنایع میتواند ساختار انرژی کشور را در جایگاه امنتری قرار دهد. براساس آمار موجود ایران 5 برابر میانگین جهانی انرژی مصرف میکند امری که ضرورت تسریع در مدیریت شدت انرژی را گوشزد میکند.
اما آیا مدیریت شدت انرژی صرفاً به معنای کاهش مصرف از سوی مصرف کننده نهایی است؟ یا میتوان با مهندسی در نوع سوخت گنجانده شده و سازماندهی اصولی ابزار چه در تولید و چه در مصرف انرژی کار خاصتر و موثرتری را در این مقوله به اجراء رساند؟
در کشف رابطه علت و معلولی افزایش یا کاهش مصرف انرژی و سوختهای فسیلی تاکنون با نگاهی تک بعدی منوال بر خردهگیری برمهرههای تولیدکننده در کاهش یا افزایش میزان و راندمان تولید انرژی و سوخت بوده است یا تمرکز بر کمتر سوزاندن انرژی توسط مصرف کننده نهایی؛ پس در این چرخه ناقص نقش حلقههای میانی که در مسیر بین تولید کننده و مصرف کننده نهایی انرژی قرار گرفتهاند، چه میشود؟
وقتی صحبت از مهندسی در مصرف انرژی میشود به معنای این امر است که تمامی حلقههای موثر دراین پلن و نقشه راه به میزان سهمی که ایفا میکنند وظایف یا به عبارت بهتر تکلیف محوله را به خوبی به انجام برسانند و در مرحله پایانی با فرهنگسازی ضرورت و زوایای مصرف متعادل انرژی اطلاعرسانی شود.
وزارت نیرو و وزارت صمت از جمله حلقههای میانی هستند که میتوانند نقش پررنگتری درشکلگیری این کریدور انرژی برعهده بگیرند.
درخصوص ماجرای شدت و حدت مصرف گاز و کمبود آن فارغ از دو مهرهای که از گذشته تاکنون در یک چرخه نامتناهی در سیبل حملات و انتقادات قرار میگرفته است یعنی تولیدکننده ومصرف کننده نهایی، باید نگاه موشکافانهتری به حلقههای مذکور که دراین فرآیند نقش واسطهای را دارند، انداخته شود.
طی یادداشتهای گذشته در خصوص لزوم توسعه متناسب نیروگاههای تجدیدپذیر با ظرفیت کشور تاکید و نکات مربوط به آن تشریح شد. دراین خصوص نویسنده یادآور شده بود که اگر دراین برنامه عقبماندگی که در برنامه ششم توسعه تعریف و تکلیف شده بود حادث نمیگشت و سهم تجدیدپذیرها مطابق با برنامه یا درصد قابل قبولی از آن محقق میشد، نیروگاههابا سوخت فسیلی که اکثراً به دلیل فرسودگی، راندمان پایین و مصرف سوخت بالایی دارند امروز دربرههای به آنها حق تنفس خوراک داده میشد و با تغییر روند از تولید و انتقال و مصرف گاز با انرژیهای نو میزان قابل توجهی صرفهجویی در مصرف سوخت صورت میگرفت.
این صنعت درحالی در محاق بیتوجهی در گذشته قرار داشته که امروز به زعم برخی فعالان خصوصی دیگر تولید برق از نیروگاههای فسیلی مقرون به صرفه نیست و تولید در این نیروگاهها گران تمام میشود. با این تفاسیر درحال حاضر بنای وزارت نیرو برای تاسیس 40 هزار مگاوات نیروگاه قرار گرفته که تنها 10 هزار مگاوات از آن سهم نیروگاههای تجدیدپذیر است باتوجه به تجربه امروز درخصوص تأمین سوخت نیروگاههای حرارتی باید اهم و مهم این طرحها را با تأمل بیشتری از نظر گذراند و صنعت نفت و گاز را در مضیقه تامین خوراک برای نیروگاهها قرار نداد.
اما در روی دیگر سکهی کریدور انرژی، بنزین به عنوان یکی از موارد کلیدی قرار گرفته است که بازار مصرف دغدغه حضور دائمیاش را در سبد سوخت خودروی خود دارد. درحال حاضر میزان مصرف سوخت و مدیریت آن باتوجه به راندمان بالای مصرف موضوع درخورتوجهی تلقی میشود چرا که درصورت تندتر شدن شیب مصرف باید درانتظار واردات و هزینهکرد ارزی برای تأمین این سوخت بود.
دراین مقوله صنعت خودروسازی که اخیراً روند پیشرفت آن مورد انتقاد مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است، با افزایش سطح کیفی خودرو و موتورها چه میزان میتوانسته در کاهش مصرف سوخت موثر واقع شود؟ دراین بین از گذشته تاکنون وزارت صمت چه میزان دغدغهمند بوده است؟ تولید خودروی با کیفیت و استاندارد و عرضه آن با قیمت مناسب به بازار مصرف درتجارت این روزهای خودروسازان چه جایگاهی دارد؟ پاسخ وزارت صمت و صنعت خودروسازی در خصوص انتقادات در بلبشوی بازار خودرویی چه خواهد بود؟
چند سال پیش بود که در یکی از برنامههای امضای قرارداد که یکی از طرفین، شرکتی خودروساز بود حضور داشتم، نماینده شرکت پیش از امضای متن قرارداد درمقابل انتقاد نجیبانه مجری برنامه و آرزوی بهبود تولید خودروهای کشور، تنها به لبخندی ژکوندوار بسنده کرد که مشخص نبود این لبخند در واکنش به طنز این آرزو زده شد بود یا به سختی اجرای این درخواست ملی؟!
حال باید دید امروز درخصوص این درخواست ملی و دیرینه با عزمی جدی پاسخ داده خواهد شد یا با لبخندی ژکوند که گویای عدم توان دراجابت این موضوع است در مقابل سیل انتقادات اکتفاء میشود، تا مسائل و چالشهای پیش رو به قوت خود باقی بماند؟!