نخستین اپیزود از ترجمه رقص انرژی خزر :به سوی عصر جدید مشارکت؟
حامد شفیعی؛ روزنامهنگار و مترجم- قفقاز بینالمللی مجله دانشگاهی مستقر در باکو و آنکارا است که در مورد سیاستگذاری داخلی و خارجی منطقه قفقاز و همچنین نقش منطقهای آن در عرصه بینالمللی فعالیت میکند. هر شماره این نشریه به موضوعی بینالمللی یا منطقهای متمرکز است. این نشریه طی سالها فعالیت خود کتابی را با عنوان « رقص انرژیِ خزر: به سوی عصر جدید مشارکت» که از نظر مسایل ژئوپلتیک، انرژی و مسایل منطقهای حائز اهمیت است. این کتاب ۲۰۰ صفحهای به مشارکتهای بینالمللی در عرصه انرژی در منطقه قفقاز میپردازد که نقش کشورهای منطقهای و کشورهای همسایه این منطقه را بسیار مهم میداند. با توجه به اهمیت موضوع خزر و انرژی این منطقه و مشارکت و سهم هر کدام از کشورهای حوزه خرز، بخشهای مهم این کتاب طی هر شماره به منظور آگاهی از دیدگاه نویسندگان آن که همه از کارشناسان و صاحبنظران بینالمللی در زمینه انرژی هستند (از جمله نویسندگان آن رییس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه ترکیه، ریس مرکز مطالعات استراتژیک گرجستان، رئیس بخش تجزیه و تحلیل سیاسی و اطلاعاتی، رئیس جمهوری آذربایجان و...) منتشر میکند.
بنابر این آنچه نویسندگان این نشریه به آن اشاره کردهاند، این کتاب طیف وسیعی از دیدگاهها درباره تحولات اصلی درباره سیاست و امنیت انرژی در منطقه قفقاز و اطراف آن بررسی کرده است و آنچه پراخته شده افزایش نگرانیها در مورد امنیت انرژی جهان به ویژه در اروپا است که قفقاز را در کانون توجه قرار میدهد. در ابتدای این کتاب نویسندگان مولفههای اثرگذار منطقهای را معرفی میکنند که میتواند بر آینده انرژی دریای خزر باشد. از این رو با توجه به تعدد مولفهها صرفا مولفههای مهم آورده شده است:
1- در حال حاضر سیاست خط لوله موضوع اصلی بسیاری از پروژهها از جمله ناباکو، تی.ای.پی، سیپ و ای.تی.جی.ای بوده که در دستور کار قرار دارد. اما از نگاه نویسندگان مهمترین موضوع یا موضوع اصلی در فرایند مذاکرات انرژی در منطقه قفقاز، توافق بین دولتی درباره پروژه خط لوله انتقال گاز آناتولی ( TNAP ) میان آذربایجان و ترکیه در پایان ژوئن 2012 بود که به امضا رسید. پس از تکمیل این پروژه طی شش سال سالانه 16 میلیارد مکعب گاز از میدان شاه دنیز دوم آذربایجان پمپاژ میشود.
2-نکته مهم این توافق، نوید بخش بودن همکاریهای دوجانبه بوده که جمهوری آذربایجان از آن به عنوان « عصر جدید مشارکت » یاد کرده است. گرچه این توافق نوید دهنده همکاریهای مشترک است اما حواشی مترتب بر آن نشان داد که بازی قدیمی سیاست انرژی در خزر با مجموعه جدیدی از روشهای «نرم» و «سخت» ادامه دارد.
3-قفقاز از نظر منابع طبیعی غنی است و همچنان به عنوان کریدور کلیدی انرژی در نظر گرفته میشود که منابع دریای خزر را به بازارهای اروپایی و جهانی متصل میکند. این پیوند استراتژیک میان قفقاز و بازارهای غربی، ظرفیت قفقاز را برای برآورده کردن خواستههای بازار اروپا افزایش میدهد که به نوبه خود میتواند منافع سایر کشورهای منطقه را نیز تهدید کند.
4- توپوگرافی استراتژیک قفقاز پویا و غیرقابلپیشبینی بوده و بحثهای ادامهدار و چالش برانگیز در اطراف از جمله کشور همسایه ایران، منافع تجاری کشورهای قفقاز و دیگر قدرتهای منطقهای را از نظر امنیت صادرات و تمایل به خدمت به عنوان یک مرکز انرژی برای اروپا به خطر انداختهاست. هنگامی که در مورد امنیت انرژی صحبت میکنیم، تمایزات مشخصی هنگام صحبت درباره امنیت انرژی وجود دارد: برای اتحادیه اروپا مساله دسترسی به انرژی در عین اجتناب از فشار سیاسی از مسکو، حائز اهمیت است.
5-نکته این است که انرژی قفقاز عمدتا برابر با تمامیت ارضی و امنیت استقلال سیاسی است. این تفاوتهای ظریف اغلب باعث بروز سوء تفاهم میشود. هنگامی که رهبران قفقاز میگویند: "ما باید نقش مهمی در امنیت انرژی اروپا ایفا کنیم" به طور ضمنی و گاهی با صراحت بیشتری گویای آن است که برای افزایش تعامل با آمریکا و یا اتحادیه اروپا در حل مشکلات امنیتی این منطقه، به توافق رسیدهاند. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که تنشهای فزاینده بین آذربایجان و ایران، یا بیاعتمادی بین روسیه و گرجستان، همراه با درگیریهای طولانی و طولانی مدت در قفقاز، ناشی از اختلافات انرژی نیست و اینکه مذاکره در مورد استراتژیهای انرژی در یک زمینه سیاسی ناپایدار یا حداقل غیرقابل پیشبینی همچنان یک چالش کلیدی برای دولتها و نهادهای تجاری است.
6-یکی از مولفههای منطقهای اثرگذار بر حوزه انرژی خزر اهمیت و ارتباط آنچه در بحران سوریه اتفاق میافتد، است. این موضوع با توجه به حمایت ایران از دولت اسد و همچنین سیاستهای داخلی و خارجی ایران مورد توجه دانشگاهیان، سیاستمداران و رهبران منطقه قفقاز است.
7- نکته دیگر آنکه راهآهن باکو - تفلیس - کارس به طور نمادین پایان استیلای سنتی روسیه بر حمل و نقل ریلی در قفقاز را نشان میدهد. این ایده مورد بحث قراره گرفته است که راهآهن توجه کشورهای آسیای میانه را به استفاده از خط لوله باکو به عنوان «دروازه آهنی» برای صادرات کالاها و محصولات خود به بازارهای اروپایی جلب کرده است.
8-موضوع دیگر که بر مسایل منطقهای قفقاز به خصوص انرژی خزر اثرگذار بوده، موضوع مناقشه قره باغ است. موضوعی که حتی گروه مینسک نیز نتوانسته شرایط صلح آن را تضمین کند.
9- موضوع دیگر سیاست خارجی ایران به دلیل افزایش تنشها در اطراف سوریه و به ویژه خصومت ایران و اسرائیل بوده که همگی به طور فزایندهای به منطقه قفقاز مربوط میشود.
10- نکته قابل توجه دیگر موضوع روابط آذربایجان با غرب و در عین حال با ایران و روسیه است. آذربایجان نسبت به تعمیق روابط خود با غرب سعی کرده از چالشهای میان روسیه و ایران جلوگیری کند. آذربایجان سعی کرده نقش خود را به عنوان شریک قابل اعتماد در معاملات انرژی ثابت کند. باکو سعی کرده از نظر مالکیت و مسیرهای خط لوله تنوع ایجاد کند. از این رو به دنبال موفقیت در مذاکرات برای انتقال نفت خود به دریای آزاد از طریق گرجستان و ترکیه است تا موفقیت خود را در بازار گار طبیعی تداوم ببخشد. اقدام آذربایجان بیشتر در راستای کاهش وابستگی انرژی کشورهای اروپای جنوب شرقی و بالکان به انحصار روسیه است.
به طور حتم مولفههای بسیار دیگری موجود دارد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر تحولات انرژی خزر وجود دارد. اما آنچه مهم است بررسی تحولاتی است که به صورت مستقیم همه کشورهای منطقهای را درگیر میکند. از این رو سعی میشود در ادامه به تفصیل مولفههایی پرداخته شود که برای آینده انرژی ایران در حوزه خزر حائز اهمیت بوده و میتواند بر تصمیم گیریها اثرگذار باشد.
انتهای پیام