آلترناتیوی دومنظوره درصنعت انرژی
سمیه مهدوی؛ روزنامهنگار حوزه انرژی
صنعت برق دچار یک نگاه افراط و تفریطی شده است؛ معماری عجیبی که در گذشته برروی این صنعت انجام شده است باعث شده تا اهداف این صنعت را در افقی دورتر از زمان معاصر قرار دهد. موضوع قدیمی نیروگاههای فرسوده که الساعه نیاز به بازسازی و نوسازی دارد؛ نقطه عطف سیر این ماجرا است.
فرسودگی این نیروگاهها خود عاملی در پایین ماندن راندمان تولید در این صنعت محسوب میشود. امری که نیاز به تزریق سرمایه کلانی دارد تا واحدهای فرسوده را از مدار خارج و واحدهای جدیدالتأسیس را جانشین کند. درحالی که ماجرای بازسازی سه هزار مگاواتی نیروگاهها در سالهای گذشته راه به جایی نبرد، حال حرف از احداث 30 هزار مگاوات نیروگاه طی 4سال به میان کشیده شده است.
این درشرایطی است که در سوی دیگر ماجرا نیروگاهداران بخش خصوصی قرار گرفتهاند که خاطره خوبی از تعامل با وزارت نیرو در دولت گذشته ندارند. بنا به اذعان فریدون عباسی؛ عضو کمیسیون انرژی مجلس وزارت نیروی دولت دوازدهم پول برق نیروگاهها و پیمانکاران را پرداخت نمیکرد که این عامل سبب ایجاد مشکلات زیادی در حوزه برق کشور شد.
وزارت نیرو در دولت گذشته یک فرجه چند ساله را برای توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر از دست داد. بخش مغفول ماندهای که میتوانست با جذب سرمایهگذار قسمتی از دغدغههای این صنعت را برطرف کند وسبد سوخت نیروگاهها را متنوع.
حال کلیدیترین بخش صنعت برق یعنی اتکاء برتوسعهمحوری که در گذشته حاشیهنشین مانده بود، خوشبختانه امروز در بطن ماجرا قرار گرفته است؛ اما این امر نیاز به یک بازبینی دارد.
هماکنون برنامه وزارت نیرو بر مبنای تاسیس 30 هزار مگاوات نیروگاه قرار داده شده است. رساندن ظرفیت نیروگاهها از 85 هزار مگاوات به 115 هزار مگاوات طی 4 سال را باتوجه به مشکلات و چالشهایی که در مسیر این صنعت قد علم کرده، ضمن اینکه 10 هزار مگاوات دیگر نیز ازطریق مدیریت مصرف در نظرگرفته شده است تا درنهایت 125 هزار مگاوات ظرفیت را عملیاتی کند؛ آیا در نگاه نخست باید سنگ بزرگی دانست که شاید به هدف تعریف شده با قدرت پرتاب نشود؟ شاید هم با دیدی خوشبینانهتر حتی درانتظار اجرای زودهنگام این طرح ماند و یا فارغ از این افراط و تفریط، باتوجه به شرایط امروزِ صنعت که ماحصل تصمیمات گذشته است؛ نگاهی واقعبینانه داشت. با این اوصاف چند درصد از برنامه مذکور میتواند در بازه زمانی تعریف شده به فعلیت برسد؟
اگر قرار باشد طی 4 سال، 30 هزار مگاوات که مجوز ساخت 10 هزار مگاوات از آن اخیراً در بخش صنایع صادر شده است، روی مدار تولید بیاید، باید سالانه 7هزار و 500 مگاوات نیروگاه احداث شود.
از آمار و ارقام اینگونه برمیآید که در برنامه ارائه شده از 30 هزار مگاوات نیروگاه فقط یک سوم آن به تجدیدپذیرها اختصاص داده شده است.
یعنی برای 20 هزار مگاوات مابقی وزارت نفت باید یک برنامه اساسی جهت تامین وتغذیه خوراک واحدها تدوین کند اما در چه شرایطی؟ درحال حاضر صنعت گاز در تنگنا قرار گرفته است و باتوجه به بحران پیشرو باید دید که آیا صنعت گاز از عهده تامین بازار مصرف و واحدهای نیروگاهی برخواهد آمد؟ آیا منابع گازی کشور که در صدر آن پارسجنوبی قرار گرفته و باتوجه به افت فشار و کاهش تولید در سالهای آتی میتواند ماخذی برای شارژ نیروگاههای جدیدالاحداث باشد؟ آن هم در شرایطی که امروز مصرف گاز نیروگاهها روزانه به 240 میلیون مترمکعب رسیده است. آیا میادین دیگر همچون پارس شمالی، می تواند آلترناتیوی برای هاب گازی کشور تلقی شود؟ یا این امر بهانهای خواهد شد برای سوق دادن هرچه بیشتر کشور به سمت واردات گاز؟ آیا درانتهای این پلن اقتصادی به تهاتر برق صادراتی با گاز وارداتی متوسل خواهیم شد تا یک دور تسلسل زده شود؟ یا میتوان ارزآوری صادرات گاز و برق را بدون اینکه عرصه بر یکی از آنها فشرده شود، تسهیل کرد؟ دراین مسیر میتوان به تنوع در سبد سوخت نیروگاهها با رویکرد توسعه تجدیدپذیرها روی آورد؟
درحال حاضر بنا به اذعان مسئولان ذیربط متوسط ظرفیت نیروگاهی جهان در بخش انرژیهای تجدیدپذیر ۳۰ درصد است که در برخی کشورها به ۷۰ تا ۸۰ درصد نیز میرسد اما در کشور ما فقط یک درصد از آن محقق شده است؛ 900 مگاوات ظرفیت نصب شده نیروگاههای تجدید پذیر که ۳۱۰ مگاوات آن نیروگاه بادی و ۳۹۰ مگاوات خورشیدی است.
نکته بعد منبع تامین سرمایه مورد نیاز واحدهای جدید است. اگر قرار است برروی بخش خصوصی حساب باز شود باید رویه گذشته را در تعامل با این بخش دگرگون کرد. این درحالی است که تنها 10 درصد از مطالبات 6 هزار میلیارد تومانی نیروگاههای خورشیدی در دولت گذشته پرداخت شده است.
با متمرکز شدن بیشتر در بخش تجدیدپذیرها با محوریت نیروگاه های خورشیدی میتوان از فشار به صنعت گاز کاست و در بعد زیستمحیطی نیز قدمهایی برداشت. اگر این صنعت، صنعتی گران هم محسوب شود، میتوان با آیندهنگری و احتساب صادرات و فروش برق از این حوزه را ضمانتی بر بازگشت سرمایه تلقی کرد.
پیشنهاد میشود ظرفیت آینده صنعتی که خوراک این نیروگاهها را تامین میکند برآورد شود تا با تمرکز بر نوع نیروگاهی که توسعه آن به صرفهتر است، برای اجرای آن و جذب سرمایهگذار، برنامهریزی صورت بگیرد.
اگر بتوان تمرکز اصلی توسعه نیروگاهها را بر تجدیدپذیرها بهعنوان یک آلترناتیو دومنظوره در صنعت انرژی گذاشت؛ میتوان با مدیریت مصرف انرژی و بهینهسازی، آیندهنگری داشت و از بروز خاموشیهای گسترده نیز ممانعت کرد.
منبع: هفته نامه نفت جنوب