ترمينال گازي در خاورمیانه
سمیه مهدوی-روزنامه نگار حوزه انرژی
سیاستهای صادراتی صنعت گاز درحال سبقت گرفتن از بخش نفتی است اما بررسی چند نکته دراین خصوص میتواند قابل تأمل باشد بویژه جایگاه مصرف داخلی و پتانسیل ظرفیت کنونی این صنعت در صفحه شطرنجی اقتصاد کشور.
تراز، عبارت كلیدی كه این روزها در زنجیره انرژی و نشان دادن شدت و حدت مصرف بسیار استفاده میشود امروز در دایرةالمعارف صنعت گاز پررنگتر از همیشه نقشآفرینی میكند. این در حالی است که تراز منفی گاز در كشور بسیاری از فاكتورهای ارزآوری صادراتی و حتی واردات را تحتالشعاع خود قرار داده است.
باید تاکید کرد که مصرف افسار گسیخته در بخشهای خانگی، نیروگاهی و صنعتی و همچنین هدررفت انرژی امنیت تامین گاز را به شدت تهدید میکند.
مطابق با سند "تراز تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور تا افق 1420"، در افق ترسیم شده تراز گاز بویژه در ماههای سرد سال منفی خواهد بود و با ادامه این روند کنونی میزان کسری گاز تا این بازه زمانی به مراتب بالاتر بوده که این روند کشور را با بحرانی جدی مواجه خواهد کرد.
بررسی جایگاه خاص كشور از نظر ذخایر گازی از یك سو و عدم دراختیار داشتن بازار جهانی گاز فراتر از درصدهای تك رقمی كه از رقم دو تجاوز نمیكند، یك مفهوم پارادوكسوار را ترسیم میكند.
براساس آمار موجود صادرات گاز سال 1400، ۱۷ میلیارد مترمکعب تخمین زده شده است این درحالی است كه با افزایش مصرف و مواردی چون افت فشار در میادین پارس جنوبی خیلی نمیتوان حداقل در شرایط امروز بر صادرات گاز تمام و کمال حساب باز كرد. با این تفاسیر صنعت گاز میتواند به تعهدات صادراتی خود به بازارهای قدیمی عمل کرده و برای مقاصد جدید فصل تازهای از بازاریابی را آغاز کند؟
درحال حاضر مصرف گاز در كشور 6 برابر بیشتر از مصرف سرانه دنیا است. در سال 1400 نیز كشور با كسری 200 میلیون مترمكعبی مواجه بود. حال در این شرایط متمركز شدن در طرحی مانند ال ان جی بعد از دو دهه توقف جای چند پرسش را باقی میگذارد؛ امري كه بايد پيش از پرداختن به مقوله صادرات، بخش مديريت مصرف، بهينهسازي و كاهش شدت انرژي مورد توجه قرار بگيرد.
ایران حدود 18 درصد از ذخایر گازی را در خود جای داده است؛ دراین پكیج گازی، پارس جنوبی که 8 درصد از ذخایر گازی جهان را به خود اختصاص داده است و حدود 80 درصد از گاز كشور را تامین میكند، دچار افت فشار مخزن و كاهش توان در برداشت گاز شده است. براساس آخرين آمار ارائه شده در دو سكو از 39 سكوی تعریف شده پارس جنوبی، افت تولید مشاهده شده است، امري كه به تدریج به سایر سكوها نيز تسري پيدا خواهد كرد.
بنا به گفته مسئولان پیشبینی میشود از سال 1405 به بعد سالانه بین 25 تا 40 میلیون مترمكعب از تولید روزانه گاز میدان كاسته شود. طبیعی است برای استمرار تولید دراین مخزن گازی پلنهایی تعریف شود شناخته شدهترين روش ساخت سكوهای فشارافزاست كه تا پیش از این و قبل از تحریمها طراحی آن برعهده یك شركت فرانسوی گذاشته بود.
درحال حاضر فارغ از ساخت سكوها نقداً در وهله اول بودجهای یك میلیارد دلاری در نظر گرفته شده است تا با برنامههایی به استمرار تولید در پارس جنوبی پرداخته شود. اما اوضاع سایر میادین به چه ترتیب است: میدان فرزاد (B) مشترک با عربستان که بیش از یک دهه معطل هندیها مانده بود، سرانجام به دست یک شرکت ایرانی سپرده شد، سایر میادین مستقل اعم از چالوس، بلال و کیش و... نیز هنوز روی ریل تولید قرار نگرفتهاند ولي هدف بعدي توسعه هستند.
تأمین بودجه برای حفظ استمرار تولید حرف نخست را در اجرای طرحها میزند بنابراین باید به اولویتبندی آنها پرداخت؛ حال به ماجرای الانجی برگردیم استرالیا بعنوان یكی از بازیگران اصلی در بازار الانجی، برای جلوگیری از بحران گازی در داخل، در صدد محدود كردن صادرات الانجی است. حال در چنین شرایطی برای كشور آیا زمان توسعه این صنعت اقتصادی فرارسیده است؟
مشخصاً در کشور از سال 56 كه بنا بود نخستین احداث واحدهای الانجی استارت بخورد این طرح با یك وقفه 30 ساله مواجه شد تا دهه 80 كه این سناریو دوباره بازبینی شد و سه پروژه كه به خاطر تحریمها باز هم در بایكوت اقتصادی ماندند، شدند خروجی این سناریو در غيبت تكنولوژي. امروز پس از گذشته دو دهه یكی از آن 3 پروژه روی ریل بهرهبرداری قرار گرفته است. با این تفاسیر صادرات از طریق الانجی یا بايد بر ذخاير داخلي متمركز شود يا بعنوان كريدوري براي گاز وارداتي تلقي گردد.
براي اينكه در بخش صادرات مستقل عمل كرد بايد مديريت مصرف و بهينهسازي انرژي را از يك سو و از سوي ديگر سرمايهگذاري در توسعه ميادين را قوت بخشيد.
اما در روي ديگر سكه باتوجه به سیاستهای بینالمللی و پلن طراحی شده برای تبادل با روسیه که اعلام آمادگی خود را برای احیای صنعت الانجی کرده است؛ ميتواند تجارت جدیدی در این صنعت رقم بزند آن هم به شرط صادرات. بازاریابی مستقل برای ایران، میتواند به شرط منافع مشترک سیاسی و تعهد روسیه به پلن اقتصادی طراحی شده فیمابین دو کشور به سرانجام برسد، هرچند نمیتوان و نبايد منافع سیاسی-اقتصادی راهاندازی سوآپ را منکر شد و مغرضانه به آن نگریست، ولی در حال حاضر بازاریابی مستقل میتواند برگ برنده ایران در چانهزنیهای جدید گازی تلقی شود و آن را تبديل به ترمينال گازي در خاورمیانه كند؛ اما فضای سیاست بینالمللی غیرقابل پیشبینی است و تصمیماتی که پیرو آن گرفته میشود غیرقابل پیشبینیتر؛ با همه اين تفاسير اگر شيب تند مصرف، گاز وارد شده را نبلعد و اگر واحدهاي صنعتي مانند پتروشيمي ها لنگ تامين گازشان نمانند، واردات به شرط تجارت ميتواند تلنگري به اقتصاد اين صنعت بزند.