انتشار و بازنشر مقالات و نظرات در پایگاه خبری-تحلیلی مثلث انرژی به معنای تایید یا رد آن نمی باشد و این پایگاه دارای خط مشی و رویکرد مستقلی است.

تحریریه مثلث انرژی

تمامی حقوق وبسایت محفوظ است (استفاده از مطالب مثلث انرژی با ذکر منبع بلامانع می باشد)

سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

رضا پاکدامن؛کارشناس حقوق انرژِی و معاملات بین المللی- بخش انرژِی یکی از بخش های بسیار رقابتی در جهان بوده است، حتی برترین شرکت های فعال در حوزه صنعت نفت و انرژِی بطور مستمر درصدد ارتقاء سازمانی و تلاش برای حضور در بازارهای رقابتی جهان هستند .

در کشور ما نیز بدون احتساب عوامل سیاسی و بین المللی و شرایط تحریمی فعلی، شرکت های انرژِی از لحاظ سازمانی ساختار با شرایط مطلوب فاصله بسیار زیادی دارند.

این ناکارآمدی طی دو دوره طولانی بوجود آمده است؛ طی دوره اول با اتکاء و " سرمست " از درآمدهای سرشار نفتی و فضای نیمه بسته غیررقابتی حاکم بر بازارهای داخلی موضوعات اساسی مانند بهره وری، هزینه تولید و... بطور جدی مطرح نبود. مثلاً برای یک بشکه نفت یا یک کیلو وات برق چه میزان هزینه صرف تولید و انتقال صورت می گیرد و آیا این گونه تولیدات توجه اقتصادی دارد یا خیر؟

در دوره دوم نیز با اعمال تحریمه ای بین المللی نیز اساساً مباحث اساسی اقتصاد تولید جائی نداشته و به تبع آن کوچکترین اشارات به جنبه های مربوط به کارآمدسازی شرکت های انرژی با واکنش های منفی احساسی مواجه می شود.

درصورتی که حتی در همین شرایط تحریمی فرصت مناسب برای اصلاحات ساختاری در سازمان صنعت کشور می باشد.

یک مزیت شرایط تحریمی فعلی فقدان عناصر فریب دهنده ( درآمد نفتی) و عیان شدن "عیار" واقعی بخش ها و شرکت ها از صنایع خودروسازی ملی گرفته تا صنعت ملی نفت و پتروشیمی می باشد.

شرکت های ناکارآمد می بایست سریعاً اصلاح شده یا عرصه را برای شرکت های نوبنیان بازکنند.

 

  • ویژگیهای سازمان نوین

 موسسه مطالعاتی مکنزی در تحقیقی در مورد لزوم تجدید ساختار سازمانی شرکت های نفت و گاز برای پاسخگوئی به نیازهای آینده ، پنج محور اساسی را برشمرده است:

  • چابک سازی
  • سازمانهای دیجیتالی
  • سازمانهای تحت مدیریت نخبگان
  • تمرکززدائی
  • بازتعریف فعالیت محوری شرکت

 

  • چابک سازی سازمان[1]

برای مواجه با تغییرات ، سازمان می بایست چابک باشد؛ چابکی از دو عنصر تشکیل می یابد:

الف) توانمندیهای دینامیک، ازجمله توانائی تشکیل سریع گروه های بین واحدها و اولویت بندی مجدد وظایف برای اقدام سریع

ب) ستون فقرات با ثبات ایجاد فرایندهای ارزش افزوده و معیارهای فرهنگی که قادر به ایجاد مقتدرانه کارائی باشد.

عناصر چابکی شرکت های آینده عبارتند از:

الف) ساختار

ب) کارکنان

ج) فرایندها

 

در کشور خودمان بطور اعم و در بخش انرژی بطور اخص ، فاصله زیادی با ویژگیهای پویائی فوق الذکر مشاهده گردیده و نیاز به ارائه آمار و مصداق نیست.

فلسفه وجودی فرایندها، هدایت اقدامات به سمت مقصد مشخص است، ولی در عمل با توجه با غلبه نظام بوروکرات خصوصاً در شرکت های دولتی، با "تولید انبوه " قوانین، مقررات و دستورالعمل ها، غالباً" هدف و ماموریت اصلی" فراموش شده و مقررات به هدف تبدیل می گردد.

بر این اساس ویژگی کلی فرایندهای نظام صنعتی ایران، حجیم، پیچیده، مشروط و ناهماهنگ با رویه های بین المللی است!

هم اکنون نیز به بهانه شرایط سخت اقتصادی، در بسیاری از شرکتها ، به لزوم تدوین و اجرای فرایندهای کاری بی توجه ای می گردد. درصورتی که فرایندها می توانند، " ساده و موثر" و نتیجتاً فعالیتهای یک شرکت به راحتی قابل کنترل و نظارت باشند.

ساختار تصمیم‌سازی در صنعت نفت و انرژی کشور ما پیچیده بوده که این موضوع فرایند تصمیم‌سازی را بسیار کند و دارای نوسانات شدید کرده است. همین وضعیت ریسک سرمایه‌گذاری در صنایع انرژی توسط سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را به شدت افزایش داده است.

 

  • ساختار منابع انسانی ( مدیریت نخبگان)

یکی دیگر از جنبه های مهم در صنعت نفت با توجه به تخصصی بودن امور کلیه بخشها، ساختار منابع انسانی است. شرکت های عمده نفتی جهان بطور جدی به این موضوع توجه داشته و توسعه منابع انسانی و افزایش کارائی را مد نظر دارند.

در ساختار نیروی انسانی شرکت های انرژی، کیفیت خدمات منابع انسانی آثار مستقیمی بر عملکرد شرکتها داشته و موفقیتهای فنی و اقتصادی شرکتها به کیفیت تخصص نیروها وابسته است.

بر این اساس جذب افراد خبره و آموزشهای تخصصی مستمر شاغلین یکی از اصول مدیریت شرکت های بین المللی محسوب می گردد.[2]

بعنوان نمونه ، طبق اعلام مدیرعامل پتروناس ، این شرکت طی سال 2014 حدود 115میلیون دلار به منظور " مدیریت نخبگان، آموزش رهبری و ارتقاء کیفیت کارکنان خود" صرف کرده است. آماری قابل تعمق و مقایسه به موارد مشابه در ایران !

 

  • اصول بازرگانی و قواعد تجارت بین الملل

 

یکی از ویژگیهای شاخص شرکت های بین المللی رعایت اصول و قواعد نوین تجاری خصوصاً در عرصه بسیار رقابتی تجارت بین الملل است.

این ویژگی برای شرکت های بین المللی با توجه به ماهیت خصوصی و بورسی آنها امری بدیهی به نظر برسد، ولی نکته حائز اهمیت اتخاذ همین رویکرد توسط برخی از شرکت های نفتی با حفظ ماهیت ملی و دولتی است، حتی شرکت های نفتی وابسته به دولت سوسیالیستی چین!

شرکت های چینی به خوبی دانش تجارت بین الملل و استفاده از ابزارهای مختلف از جمله تبلیغات را آموخته اند.

 برای نمونه رویکرد شرکت های نفتی چینی در قبال «برند» و جایگاه آنها در رقابت با شرکت های بین المللی نفتی در این زمینه حائز اهمیت است.

ارزش برند شرکت پتروچاینا میان ٥٠٠ شرکت جهان (شامل همه حوزه های تجاری) در سال ٢٠١٦ به رتبه ٤٢ در کل شرکتها و رتبه دوم در کل شرکت های نفتی جهان ارتقا یافته است.
شرکت دیگر چینی، سینوپک نیز ارزش برند خود را در سال ٢٠١٦ به رتبه ٤٢ در کل شرکتها و رتبه سوم در شرکت های نفتی جهان ارتقا داده است.

توجه فوق العاده شرکت های نفتی چینی به افزایش ارزش برند خود در بازارهای جهانی همسو با سیاست کلی اقتصادی این کشور سوسیالیست با قواعد تجارت بین الملل است.

 

  • نتیجه‌گیری

علیرغم فشارهای سیاسی، باتوجه به موقعیت جغرافیائی ایران شرکت های بخش انرژی اعم از نفت، پتروشیمی و برق و حتی آب می توانند تعاملات بین المللی خصوصاً در سطح منطقه داشته باشند که تحقق این امر مستلزم یک سازمان چابک در شرکت های دولتی و خصوصی است.

مضافاً اینکه، در فضای تحریمی، با توجه به تجربه دور قبلی تحریمها ومعضلات عدیده که بش اعظم آن افشاء نشده اند، بدلیل فقدان نیروهای متخصص و با تجربه، ریسک شرکت های ناکارآمد در معاملات بین المللی تشدید گردیده و اکثر آنها در معرض کلاهبرداری و سایر تبعات منفی قرار می گیرند .

در حال حاضر نه تنها شرکت های دولتی، بلکه شرکت های تحت پوشش و حتی شرکت های خصوصی فعال در صنایع انرژی ایران غالباً از قوانین محدود کننده ضدتوسعه گرائی، ساختار اجرایی بسیار ضعیف و ناکارآمدی برخوردار بوده و بعضاً با اصول « نوین مدیریت » و درعین‌حال «پروژه محوری» فاصله داشته اند. درنتیجه بازده فعالیت‌های آن‌ها نسبت به شرکت های رقیب خارجی بسیار پایین تر است. به دلیل فقدان ستون فقرات مستحکم اغلب شرکت های ایران تحت تأثیر کوچک‌ترین شوک‌ بازار (و بعضاً حتی بدون ورود شوک !) بسیار شکننده ظاهر می‌شوند. در نتیجه منافع ملی عظیم نهفته در این صنعت به دلیل کارکرد ضعیف این نوع از شرکت‌ها در مقام کارفرما یا پیمانکار بسیار لطمه دیده است.

 برخی از شاخص های اصلی برای کارآمدسازی شرکت های ایرانی عبارتند از:

  • سرعت عمل در تصمیم‌سازی: با توجه به ماهیت پروژه محوری صنعت، در بسیاری از موارد تأمین یک کالا یا خدمت یا فروش فرآورده ، مستلزم تصمیم تجاری فوری است. در برخی موارد حتی ضرورت ایجاب می‌کند که محصول یا خدمتی گران‌تر خریداری شود یا ارزان‌تر فروخته شود. مقررات می‌بایست امکان اینگونه تصمیم گیری‌های مدیریتی را فراهم سازد. باید توجه کرد که فرایندهای کاری همواره در جهت تسهیل امور ساده تدوین گردند.
  • کوچک سازی : با توجه به صراحت سیاستهای کلی نظام مبنی بر کاهش تصدی گری دولت با توجه به ناکارامدی نظام حاکم بر شرکت های دولتی و بمنظور خروج اقتصاد از رکود ضرورت دارد برای علاج اقتصاد کشور با تعیین سریع فهرست مشابه ای از شرکت های با ماهیت استراتژیک برای کشور، " مقتدرانه " نسبت به واگذاری شرکت های دولتی اقدام کرد.
  • اصول و قواعد بازرگانی: تجربه موفق برخی از کشورها حتی شرکت های دولتی چینی نمایانگر این موضوع است که توجه و محوریت فعالیتهای این گروه از شرکت ها تنها به مباحث فنی و تولیدی و... محدود نشده است، بلکه دانش روز بازرگانی نیز جایگاه مهمی در حیطه فعالیتهای شرکتها دارد.

 

[1] Organizational agility

[2] رضا پاکدامن ، مدیریت فرایند مذاکرات و معاملات بین المللی ، شرکت چاپ و نشر بازرگانی ، 1398 ا


نظرات (0)

تاکنون هیچ نظری ارسال نشده است

ارسال نظر

  1. ارسال نظر به عنوان میهمان
پیوست ها (0 / 3)
کوقعیت خود را به اشتراک بگذارید