سمیه مهدوی؛ روزنامه نگار انرژی- تنها چند روز به تحویل دولت دوازدهم باقی مانده است و با مشخص شدن اعضای کابینه، دولت سیزدهم کار خود را شروع خواهد کرد؛ مقطعی که ديگر رقابتها در نيام همفكري و همكاري در مسيري كه پيشرفت و توسعه صنايع كشور و آرامش ملت را مطالبهگری میکند، آرام بگيرد.
فارغ از اینکه در بخش انرژی چه كسي و با چه عنواني به طبقه پانزدهم وزارت نفت عزيمت خواهد كرد و كداميك از مديران مديريت وزارت نيرو را برعهده مي گيرند باید این نکته درنظرگرفته شود كه وزراي آينده با هرپيشينه و سابقهاي كه برای وزارت خانهها كانديد ميشوند در راستای تحقق کامل اهداف انرژی کشور برنامههایشان را باتوجه به واقعیت امروز و پیش بینی شرایط فردا تدوین کنند.
اما تئوریسینهای اقتصاد در بخش انرژی در وهله نخست باید در سياست كلي وزارتين نفت و نيرو اولویتهای این ساختار را در چارچوبی فکرشده تعیین کنند؛ بهینهسازی انرژی کشور به موازات هوشمندسازی صنايع ذي ربط، میتواند در صدر این برنامهها قرار بگیرد.
دراین میان آنچه در بخش نفت و گاز میتواند در اولویت قرار بگیرد اتخاذ تصميماتي حساب شده براي احياي شبكه گازي كشور جهت ممانعت از تنزل به جايگاه وارد كننده است؛ تغییر نگاه به پارس جنوبی که با شروع زمزمههای افت فشار زنگ خطر را برای تامین گاز کشور به صدا دراورده ضرورتی است تا برای سناريوي گازي كشور تكملهاي خاص ترسیم کند.
فارغ از مباحث مربوط به نوع و چگونگی برداشت از این مخزن گازی موضوعی که امروز اهمیت دارد برنامهریزی برای مدیریت وضعیت فعلی گاز با نگاه به آینده این صنعت است.
فرض کنید اتفاقی که برای بخش برق به دلیل سوءمدیریتی که در آن رخ داده و آن را به صنعتی واردکننده تبدیل کرده است برای تک تک بخشهای دیگر اعم از نفت، گاز و ... رقم بخورد؛ دراین شرایط به وجهه انرژی، ثروت و همینطور روابط خارجی کشور چه هزینهای را متحمل خواهد کرد؟
از خاطرمان نرفته است كه تركمنستان در مقطعي از زمان چگونه با صادرات گاز به ايران در زمستان 92 گروكشي كرد. دراین شرایط نيروگاهها و پتروشيميها با مواجه شدن در کمبود خوراک به این بحران دامن میزنند و به این ترتیب در مجاورت مصرف سرسامآور بخش خانگي بلاشك در رده واردكنندگان گاز قرار خواهيم گرفت و در ادامه بازارهاي صادراتي را نيز از دست خواهيم داد.
از یک طرف تلاش عوامل تحریم برای حذف بازار صادراتی ایران از طرف دیگر ضعیف شدن نبض تپنده صنعت گاز یعنی پارس جنوبی به چهره بین المللی انرژی کشور میتواند خدشه جدی وارد کند.
اگر قرار باشد با واگذاری عرصه صادرات و تسخیر بازارهای وارداتی در تک تک بخشهای انرژی عمل شود هرآنچه که تاکنون برای مقابله با تحریم و فشارهای بین المللی رشته بودیم پنبه میشود.
بنابراین بايد توليد و مصرف در صنعت گاز را بالانس كرد؛ سال گذشته صادرات روزانه گاز75 میلیون، مصرف 740 میلیون، تولید در آذرماه روزانه 900 میلیون مترمکعب بوده است حال آنکه برداشت گاز فقط از پارس جنوبی رقمی در حدود 700 میلیون مترمکعب گاز بوده که اختلاف مویرگی تولید و مصرف به صورتی محرز در ارقام مذکور نمایان است! و سهم تعیین کننده پارس جنوبی در صنعت عیان.
برای متوازن کردن ترازوی تولید و مصرف ضمن اینکه از توجه فصلی به نمودار مصرف گاز باید فاصله گرفت و افق دید را در دورنمای کلیتر قرار داد باید در کفه تولید نیز گزینههای دیگر را بعنوان راهکاری مطمئن از نظر گذراند.
ضروری است براي ممانعت از رسيدن به مرز بحران تامين گاز بايد با به فکر بودن برای بهینهسازی مصرف انرژی گامي اساسي برداشت و در ادامه براي جلوگيري از افت فشار سناريوي برداشت رقابتي را تغيير داد يا به منظور ممانعت از اين كاهش فشار به فكر تسريع در ساخت سكوهاي فشارافزا بود. دراين خصوص بايد گفت طراحي ساخت سکوی فشارافزا توسط یک شرکت فرانسوی قبل از بازگشت تحریمها انجام شده و اجراي آن منوط به پاي كار بودن يك شركت توانمند جهت پيادهسازي آن است كه با توجه به سخت بودن آن شاید پروسهای زمانبر باشد.
بايد به اين فكر بود كه كداميك از ميادين را ميتوان جايگزين تامين همان حجم70 درصدي گاز كشورعنوان كرد؛ مداومت در میادین مستقل و همسایه با پارس جنوبی در خلیج فارس، یا کوچ کردن از خليج فارس به درياي خزر برای امتحان کردن شانس اکتشافی دیگر؟
اخیراٌ خبرهایی در خصوص حفاری و اکتشاف درحوزه خزر مطرح شده که ظرفیت گاز درجای آن حدود یکچهارم ذخایر پارس جنوبی تخمین زده میشود؛ اگر بنا به مهاجرت باشد صرف نظر از زمان و سرمایهگذاری مورد نیاز برای استخراج این حجم از گاز در موقعیت جغرافیایی خاص خود و توانایی شرکت ها دراین کارزار، باید یک کوچ دیگر در ساختار انرژی ازتولید صرف به سمت بهینه سازی درمصرف شکل بگیرد تا بتوان عرضه امروز صنعت گاز را به تامین نیاز فردای مصرفکنندگان گره زد.
منبع: هفته نامه نفت جنوب
انتهای پیام