سمیه مهدوی؛ روزنامهنگار حوزه انرژی
دگردیسی و تغییر زاویه دید در مدیریت انرژی کشور باتوجه به الزامهای داخلی و نگاه به الگوهای جهانی از جمله رویکردهای حیاتی است که باید توجه ویژهای به آن مبذول شود.
آنچه که امروز در این نمودار حائز اهمیت است بحث اهم و مهم کردن و اولویتبندی سوخت در بازار عرضه و تقاضا میباشد. شاخصهای مختلفی در این فرآیند که چه نوع سوختی در چه ساختاری به کار گرفته شوند دخیل هستند؛ از بضاعت تاسیسات واحدهای تولیدکننده گرفته تا تکنولوژی و دانش روز موجود، مسائل زیست محیطی و همچنین میزان ارزش ریالی و ارزی محصولات نهایی در زنجیره تولید پاییندستی این سوختها.
باتوجه به شرایط تولید و استخراج سوخت در کشور و ذخایر قابل استحصال، برای استخراج باید در ترازوی مصرف سوخت قدمهای حساب شدهای برداشته شود. بارها این نکته در خصوص گاز مستتر در پارس جنوبی که 80 درصد از نیاز کشور را تامین میکند؛ مطرح شده که این هاب گازی با جریان افت فشار روبرو است امری که قطعاَ در میزان برداشت گاز تاثیرگذار خواهد بود.
با نگاهی به میادین موجود، گزینه دیگری برای جایگزین کردن و پشتیبانی از پارس جنوبی نیز هماکنون وجود ندارد بنابراین باید در مصرف و تزریق این ذخیره هیدروکربوری هوشمندانه عمل کرد. در بخشهای مصرف خانگی، پتروشیمی، صنعت و نیروگاهی و حمل و نقل، بخش نیروگاهی و خانگی گوی سبقت را از سایر بازارها ربوده است؛ آمارها حکایت از این دارند که سال 99 در بخش نیروگاهی روزانه ۱۸۱ میلیون مترمکعب گاز سوزانده شده است. درحالی که میتوان این میزان مصرف را که در سال قریب به شصت و شش میلیارد مترمکعب میرسد را به فراخور پلن صادراتی و مصرفی ذخیره کرد و درنهایت باتوجه به شیب تند مصرف در سایر بخشها از واردات گاز نیز ممانعت کرد.
درست است که خامفروشیِ صرف تایید نشده است و باید در بخشهای پاییندستی گاز باتوجه به نوع محصول تولیدی سرمایهگذاری صورت بگیرد اما در خصوص تامین خوراک نیروگاهها و احیای نبض صنعت برق باید این نکته را مدنظر قرار داد که تولید برق برای صنعت نفت با کدام سوخت بهینهتر است؟ و بهتر است حداکثرِخوراک ارزشمندی همچون گاز در کدام بخش مصرف شود؟ نیروگاهها با وجود یک آلترناتیو همچون تجدیدپذیرها، واحدهای پتروشیمی باتوجه به سبد متنوع محصولات تولیدی، تامین سایر بازارهای مصرفی یا صادرات؟
درحال حاضر ظرفیت تولید برق کشور 85 هزار مگاوات محاسبه میشود؛ نیروگاههای حرارتی، برقآبی، تجدیدپذیرها هریک سهمی از این میزان ظرفیت دارند که بیشترین سهم تولید را نیروگاههای حرارتی به خود اختصاص داده است. درحالی که تجدیدپذیرها از قافله تولید و سهمبَری جاماندهاند، این درحالی است که شرایط جغرافیایی بهرهوری این نوع انرژی در کشور مساعد است.
هم اکنون حدود 300 روز آفتابی معادل یکسال انرژی در کشور بدون هیچ بهرهبرداری به هدر میرود این مساوی است با سوخت شدن گاز در فلر نیروگاهها درحالی که میتوان با استفاده از این ظرفیت دغدغه تامین برق کشور با سوختی همچون گاز طبیعی را برای مدتی حل و فصل کرد.
نگاهی به آمار گذشته خالی از لطف نخواهد بود که هم گویای بیبرنامهگی و شش و بشهای وزارت نیرو طی سالیان گذشته در عدم بسترسازی این جریان است و هم ضرورت توجه مدیران جدید نیرو به این موضوع مهم در حوزه انرژی. این درحالی است که طی 5 سال گذشته تنها 900 مگاوات از تجدیدپذیرها به مرحله اجرایی رسیده است. در برنامههای ارائه شده از سوی علی اکبر محرابیان؛ وزیر نیرو قول تحقق 10 هزار مگاوات یعنی دوبرابر هدف تعیین شده در برنامه ششم توسعه، ظرف زمانی 4 سال دیده میشود که باتوجه به چالشهای پیشرو و نظر به تجربه پیشین دراین باب کمی این امر دور از واقعیت به نظر میرسد. اما اگر به واقع عزم جدی با بکارگیری دوراندیشیهایی جهت توسعه تجدیدپذیرها صورت بپذیرد، هم در صنعت گاز هم در صنعت برق راهگشا خواهد بود؛ هرچند در آیندهای دورتر.
باتوجه به اینکه امروز 3000 مگاوات نیروگاه فرسوده نیاز به نوسازی دارد با عنایت به الزام در تغییر در رویکرد تولید و مصرف انرژی متناسب با ساختارهای بینالمللی میتوان سرمایه مورد نیاز برای احداث نیروگاههای جدید را صرف توسعه تجدیدپذیرها کرد البته نه به صورت قطره چکانی بلکه توسعه به معنای واقعی آن. وقتی در سال 98 از محسن طرزطلب؛ مدیرعامل شرکت تولید برق حرارتی از نحوه تامین منابع مالی درخصوص نوسازی نیروگاههای فرسوده پرسیدم از امکان تهاتر نفت خبر داد؛ هرچند از آن زمان تاکنون این جریان فقط در طرح مسئله باقی ماند اما امروز که وزیر نفت بر روش تهاتر تاکید موکد دارد میتوان از همین کانال به احیای تجدیدپذیرها پرداخت.
فقط باید در طرحهای موجود با اولویتبندی و استفاده از پتانسیل اتاقهای فکر اقتصادی از لاک جهان سومی بودن خارج شد و با جبران مافات، قدمهای موثری دراین خصوص برداشت امری که با چیدن سناریوی منحصربه فرد و تشویق بخش خصوصی میتواند تحولی در ساختار مدیریت انرژی کشور ایجاد کند؛ اگر توسعه تجدیدپذیرها جدی گرفته میشد امروز میتوانست حداقل در مقاطعی خاص باری از دوش صنعت نفت و گاز بردارد و خط بطلانی بر دغدغه خاموشی بکشد.
انتهای پیام